اشک های تلخی که بر گورها می چکند
حرف های شیرینی هستند
که روزگاری باید بر زبان می آمدند
اشک های تلخی که بر گورها می چکند
حرف های شیرینی هستند
که روزگاری باید بر زبان می آمدند
وقتی حرف راست میزنید
فقط انسان هایی از دستتان عصبانی می شوند
که تمام زندگی شان بر دروغ استوار است . . .
فرقی نمیکند ۲۰ساله هستید یا ۸۰ساله؛ هرکس آموختن را متوقف کند پیر خواهد شد. هرکس پیوسته بیاموزد، جوان خواهد ماند. مهمترین چیز در زندگی، جوان نگهداشتن ذهن است.
انسان ها زود پشیمان می شوند....
گاه از گفته هایشان، گاه از نگفته هایشان
اما سراغ ندارم کسی را که از " لبخند زدن " پشیمان شده باشد...!
خوشا به حال آنانی که خوب میدانند ،
" لبخند زدن " منطقی ترین گفت و گوی عارفانه است...
زندگی ات را بر مبنای ترس بنا نکن؛ بی هیچ واهمه ای زندگی کن. تنها در این صورت است که به معنای واقعی کلمه، زندگی کرده ای.
ترس، تو را بسته نگه می دارد و مانعِ باز شدن و شکوفایی ات می شود.
ترس موجب می شود که پیش از اقدام به هرکاری، هزار و یک نگرانی و دغدغه راهِ تو را سد کنند.
دغدغه ها و وسواس ها، تو را سردرگم تر می کنند.
این ها سیاه چاله های کهکشانِ روح تواند.
انسان جایزالخطاست.
خطا کردن، لازمه ی انسان بودن و نیز انسان شدن است.
فقط یک چیز را در خاطر داشته باش: سعی کن خطاهای خود را تکرار نکنی. تکرارِ خطاها نشانه ی حماقت است.
در راه راست از کمی روندگان نترسید چون اکثر مردم گرد سفره ای جمع شدند که سیری آن کوتاه و گرسنگی آن طولانی است …
فاصله تان را با آدم ها رعایت کنید؛
آدم ها یکدفه می زنند روی ترمز؛
و آن وقت شما مقصری …!
من چه ساده بودم و چه کور میدیدم!
فکر میکردم "جهل" همان نبودِ علم و آگاهی ست که با اکسیر علم از بین میرود.
خیال میکردم جهل عارضه ای درمان پذیر است که با نوشداروی دانش درمان میشود
فکر میکردم جهل "تاریکی" ست که با روشن کردن شمعی میتوان بر آن غلبه کرد خیال میکردم جهل پدیده ای زشت است که بودن آن برای همگان مایه آزردگی است
فکر میکردم جهل همیشه و همه جا صفتی شرم آور و ننگین است! ...
اما اکنون پی برده ام که؛
جهل فقط همان نبود علم و آگاهی نیست مثل تاریکی نیست پدیده ای زشت برای همگان نیست همیشه و همه جا صفتی ننگین و شرم آور نیست! علیرغم باور عموم، نزد همگان مطرود و منفور نیست!
جهل؛ حامی و پشتیبان دارد!
بى حامی و بى پناه نیست! بدون تشکّل و
بزرگی میگفت ؛
زنده بودن حرکتی است افقی ،
از گهواره تا گور ......
اما زندگی کردن حرکتی است عمودی ،
از فرش تا عرش ......
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست ...
ماموریت ما در زندگی
" بی مشکل زیستن " نیست ،
" با انگیزه زیستن " است ...
" سلطان دلها " باش ,
اما دل نشکن ...
پله بساز ،
اما از کسی بالا نرو ...
دورت را شلوغ کن ،
اما در شلوغی ها خودت را گم نکن .....
" طلا " باش ،
اما خاکی ....