تا که بودیم، نبودیم کسی
کُشت مارا غم بی هم نفسی
تاکه خفتیم، همه بیدار شدند
تاکه رفتیم، همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست!
تا که بودیم، نبودیم کسی
کُشت مارا غم بی هم نفسی
تاکه خفتیم، همه بیدار شدند
تاکه رفتیم، همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست!
وقتی به دنیا میام، سیاهم وقتی بزرگ میشم، سیاهم وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم وقتی می ترسم، سیاهم وقتی مریض میشم، سیاهم وقتی می میرم، هنوزم سیاهم ...
و تو ، آدم سفید:
وقتی به دنیا میای، صورتی ای وقتی بزرگ می شی، سفیدی وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی وقتی سردت می شه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی وقتی مریض می شی، سبزی و وقتی می میری، خاکستری ای و تو به من می گی رنگین پوست...!
به گورستان گذر کن تا ببینی
چه خوردند وچه پوشیدند وبردند
دو روزی زندگی کردند وآخر
به هرحالی که بودندجان سپردند
طمع بسیار کردند مال دنیا
ز روزی بیشتر هرگز نخوردند
همانانی که بودند نورچشمی
تنش را در لحد محکم فشردند
اگر شاه وگدا،نادار و دارا
اجل آمد نفس بگرفت مُردند
بیخبر از حال هم خوابیدن چه سود؟
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید!
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام!
بعد مرگم اشک و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان!
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام!
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
وقتی تنهاییم دنبال دوست میگردیم!
پیدایش که کردیم دنبال عیب هایش میگردیم؛
از دستش که دادیم دنبال خاطره هایش میگردیم...!
پ.ن: هیچکس بی عیب نیست...
عیب هارو رها کنید و خوبی هارو ببینید. هر فرد اونقدر عیب در وجود خودش هست که تمام عمرش هم واسه برطرف کردن اونا تلاش کنه..... بازم کمه!
دو راه بیشتر وجود ندارد :
یا ذلتِ «تقلید» را تحمل کن ،
یا رنجِ «تفاوت» را به دوش بکش .
تقلید بدون آگاهی ،
سرانجامش تباهیست.
ملتِ بی سواد ، زاده نمی شود
ساخته می شود ... !
بی سوادیِ حقیقی ، ربطی
به معلومات و تحصیلات ندارد !
بی سوادی یعنی ؛ شبکه ی
محبوبِ اجتماعی را که باز می کنی ؛
تمامِ صفحات ، پر باشد از
روزمرگیِ آدم معروف ها ،
مسخره بازیِ معروف نماها ،
قضاوت هایِ بی سر و ته ،
و توهین هایِ شرم آور ... !
نه از مطالبِ آموزشی خبری باشد ،
نه از چهار کلام حرفِ حساب ... !
بی سوادی یعنی ؛ تویِ صفحه
و روی پروفایلت بنویسی ؛
به بهشت نمی روم اگر مادرم آن جا نباشد
و کمی آن طرف تر ، مادرت
از بی توجهی ات بغض کرده باشد
بی سوادی یعنی ؛ مسیرِ تمامِ لباس فروشی و
آرایشگاه هایِ شهر را از حفظ باشی ،
اما حتی یک بار هم گذرت به
کتابفروشی نیفتاده باشد ...
این بی سوادیِ مدرن ؛
دارد فرهنگمان را از ریشه می خشکانَد
حواستان هست ؟!
مردم از اینکه ساکت باشند می ترسند، زیرا در سکوت ممکن است چهره هایشان چیزی را نشان بدهد که آنها نمی خواهند بگویند، آنان احساس بهتری دارند اگر به صحبت کردن ادامه دهند و دو طرف سرگرم حرف زدن باشند و واقعیت پشت کلام پنهان بماند...
بر حذر باشید از اینکه برای فرزندانتان واحد مسکونی بسازید یا منزلی خریداری کنید
یا اینکه زمینی جهت سرمایه گذاری برایشان بخرید یا برایشان در بانک سرمایه گذاری کنید.
اگر دارایی تان زیاد است فرزندانتان را بارور(تقویت) کنید نه اینکه جایی و مکانی را برایشان بارور کنید.
تمام پول های زیادی تان را برای پیشرفت خودشان صرف کنید. به بهترین مدرسه ها و دانشگاه ها بفرستینشان ، بهترین علوم را به آنها آموزش دهید و برنامه ریزی کنید حداقل دو زبان را یاد بگیرند و اگر امکان داشت سه زبان و یا چهار زبان.
به آنها بفهمانید که موفقیت در
آدمی به مرور آرام میگیرد بزرگ میشود بالغ میشود و پای اشتباهاتش می ایستد آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد گذشتهاش را قبول میکند نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند .
آدمی از یک جایی به بعد می فهمد که از حالا باید آینده اش را از نـو بسازد اما به نوعی دیگر میفهمد که زندگی یک موهبت است ، یک غنیمت است ، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بی مقدار کرد!