.::التماس دعا::.

۳۰۸ مطلب با موضوع «دلنوشته و سخن بزرگان» ثبت شده است

شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۳۶ ق.ظ پوریا قلعه
خوشبختی

خوشبختی

وقتی آدما به هیچ صراطی مستقیم نیستن
تو هم یه جوری باش
که نه محبت زیادیت بزنه زیر دلشون
نه نامهربونیت بشینه تو ذهنشون
یه جوری باش، اونجوری که دلت می خواد
عاشق شو
اما عاشق چیزای قشنگ
دلتو یه جا اسیر نکن
عشق، که فقط عشق زن و مرد نیست
دور و برتو خوب نگاه کنی
می بینی خیلی چیزا هست واسه دوست داشتن
فقط یادت باشه
همیشه مغزتو با دلت تنظیم کن
خودتو با خودت نه با هیچ کس
که اگه غیر از این باشه بازم یه جای کار می لنگه

خوشبختیو هیچ کس به هیچ کس نمی ده جز خودت
اگه حواست به خودت باشه و قدر خودتو بدونی
همیشه خوشحالیو خوشبخت...

۲۵ آبان ۹۸ ، ۰۹:۳۶ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۲۹ ب.ظ پوریا قلعه
قاضی فقط خداست

قاضی فقط خداست

اینکه کسى ریا میکند!
اینکه کسى تمامِ سال را گناه میکند و 
این ایام رخت سیاه بر تن میکند!
اینکه کسى با چه نیتى،
با چه پوششى،
با چه آرایشى،
در مراسم عزادارى شرکت میکند!
به من و شما هیچ ربطى ندارد
هیچکدام ما،
از دلِ آدمها خبر نداریم
همه ى ما در نهایت،
در چند وجب خاک آرام میگیریم
همه ى ما در نهایت،
خودمانیم که پاسخگوى اعمالمان هستیم
"لطفاً کاسه ى داغ تر از آش نشویم"

۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۲:۲۹ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۱۰ ب.ظ پوریا قلعه
دیکته سال 1398

دیکته سال 1398

بابا نای، نان دادن ندارد، بابا کار ندارد...!
بابا سهمی برای استخدام ندارد...!
بنویس .......؟؟؟
آن بچه سرطان دارد....!
هزینه هر آمپولش بیشتر از 1 میلیون تومان است،
خانه ی آنها پایین شهر است ،

اشک چشمهای مادرش مروارید دارد ،
بنویس......؟؟
تلاش ما بی

ادامه مطلب...
۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۲:۱۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۴۹ ق.ظ پوریا قلعه
کارت بانکی

کارت بانکی

کارت بانکیم رو به فروشنده دادم و باخیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه ، 
ولى در کمال تعجب ، دستگاه پیام داد :
"موجودى کافى نمیباشد ! "
امکان نداشت ، خودم میدونستم  که اقلا سه برابر مبلغى که خرید کردم در کارتم پول دارم،
 با بیحوصلگى از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این بار پیام آمد:
"رمز نامعتبر است"
این بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت کنید ، پول نقد همراهتون هست؟....فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته

در راه برگشت به خانه مرتب این جمله ى فروشنده در سرم صدا میکرد
"پول نقد همراهتون هست"؟.......

خدایا ما در کارت اعمالمان کارهاى بسیارى داریم که به امید آنها هستیم 
مثلا عبادتهایى که کردیم ، 
دستگیرى ها و انفاق هایى که انجام دادیم و ..

نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودى کافى نیست ،
وما متعجبانه بگوییم :
مگر میشود ؟؟؟؟

 این همه اعمالى که فکر میکردیم نیک هستند و انجام دادیم چى شد؟؟؟؟
و بگویند اعمالتان را در کنار چیزهایى قرار دادید که کلاً سوخت و از بین رفت ...
 
کنار بخل .....کنار حسد .....، کنار  ریا ....، کنار بى اعتمادى به خدا... ، کنار دنیا دوستى  و .....

نکند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى ؟؟؟؟
 و ما کیسه مان تهى باشد و دستمان خالى ..

۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۱:۴۹ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۳۱ ق.ظ پوریا قلعه
خانهء این روز ها

خانهء این روز ها

ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﻳﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺑﻮﺩ ...
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﻣﻴﻨﺪﺍﺯﻳﻢ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﻣﺤﻘﺮ ﺍﺗﺎﻗﻤﻮﻥ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ
ﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﻣﯽﺷﻤﺮﻳﻢ!
ﻗﺪﻳﻤﺎ ﻳﻪ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻥ ﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﻳﻪ ﺩﻧﻴﺎﯼ ﺭﻧﮕﯽ...
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻧﺎﯼ ﺭﻧﮕﯽ ﻭ ﺳﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﻭ ﻳﻪ ﺩﻧﻴﺎﯼ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﯼ!!
ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﺪ، ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﭘﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﺯﻧﮓ
ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺭﻭ ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺍﺯ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺯﺩﻳﻢ ﻭ ﻛﻠﯽ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﯽﺧﻨﺪﻳﺪﻳﻢ...
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺍﮔﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ، ﺩﺭﺏ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﺎﺯ ﺷﻪ ﺑﺮ ﻣﻴﮕﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻛﻪ
ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻧﺸﻴﻢ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺳﻼﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻛﻨﻴﻢ...!
ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎ ﻭ ﻓﺎﻣﻴﻞ
ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﭼﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﺕ ﭘﺴﺘﺎﻝ ﻭ ﭼﻪ ﺣﻀﻮﺭﯼ...
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺎ "ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻫﺎﯼ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺍﯼ" ﻫﻢ، ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ...
ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺗﻮ ﻳﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﺟﺪﻳﺪ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻣﯽﺭﻓﺘﻴﻢ، ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ
ﺟﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﻛﺮﺩﻳﻢ...
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺩﻭﺭﺑﻴﻨﺎﯼ ﻋﻜﺎﺳﯽ ﻭ ﻓﻴﻠﻤﺒﺮﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽﺑﻴﻨﻴﻢ!!!
ﻗﺪﯾﻤﺎ ﯾﻪ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻪ، ﺑﺎ ﻓﮏ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ...
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ، ﻭﻟﯽ ﮐﻮ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻪ؟
ﮐﻮ ﺍﻭﻥ ﻓﺎﻣﯿﻞ؟
ﮐﻮ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ؟
ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺗﻮﯼ ﻗﺪﻳﻤﺎ ﻣﻮﻧﺪ....!!

۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۱:۳۱ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۸، ۰۳:۱۸ ب.ظ پوریا قلعه
سر شکستن بهلول

سر شکستن بهلول

روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :

من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !

یک اینکه می گوید :

خداوند دیده نمی شود

پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد

دوم می گوید :

خدا شیطان را

ادامه مطلب...
۲۱ آبان ۹۸ ، ۱۵:۱۸ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۴۴ ق.ظ پوریا قلعه
دنیای ما

دنیای ما

کلیپ کوتاه

 

نام: دنیای ما

زمان: 03:15

حجم: 28.1MB

 

۲۱ آبان ۹۸ ، ۰۹:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۰۹ ب.ظ پوریا قلعه
آقای بی تفاوت

آقای بی تفاوت

کلیپ کوتاه

 

نام: آقای بی تفاوت

زمان: 02:45

حجم: 15.4MB

 

۲۰ آبان ۹۸ ، ۱۶:۰۹ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۳:۳۲ ب.ظ پوریا قلعه
585

585

کلیپ کوتاه


نام: 585
زمان: 04:46
حجم: 48.9MB

 

۲۰ آبان ۹۸ ، ۱۵:۳۲ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۱:۰۷ ب.ظ پوریا قلعه
مشتی خاک

مشتی خاک

سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان‌
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای " نهایت"  برای " شرافت"  برای " انسانیت" 
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : " نفس کشیدن "  " دیدن "  " شنیدن "  " فهمیدن "
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای " قرب "  برای " رجعت "  برای " سعادت "
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به" انتخاب " به " تغییر "  به " شوریدن "  به " محبت "

 

وای بر من اگر قدر ندانم…
 

۲۰ آبان ۹۸ ، ۱۳:۰۷ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه