من چه ساده بودم و چه کور میدیدم!
فکر میکردم "جهل" همان نبودِ علم و آگاهی ست که با اکسیر علم از بین میرود.
خیال میکردم جهل عارضه ای درمان پذیر است که با نوشداروی دانش درمان میشود
فکر میکردم جهل "تاریکی" ست که با روشن کردن شمعی میتوان بر آن غلبه کرد خیال میکردم جهل پدیده ای زشت است که بودن آن برای همگان مایه آزردگی است
فکر میکردم جهل همیشه و همه جا صفتی شرم آور و ننگین است! ...
اما اکنون پی برده ام که؛
جهل فقط همان نبود علم و آگاهی نیست مثل تاریکی نیست پدیده ای زشت برای همگان نیست همیشه و همه جا صفتی ننگین و شرم آور نیست! علیرغم باور عموم، نزد همگان مطرود و منفور نیست!
جهل؛ حامی و پشتیبان دارد!
بى حامی و بى پناه نیست! بدون تشکّل و