به خدا که وصل شوی...
آرامش وجودت را فرا می گیرد!
نه به راحتی میرنجی..
و نه به آسانی می رنجانی...
آرامش...
سهم دلهایی است که..
به سَمت خداست..
به خدا که وصل شوی...
آرامش وجودت را فرا می گیرد!
نه به راحتی میرنجی..
و نه به آسانی می رنجانی...
آرامش...
سهم دلهایی است که..
به سَمت خداست..
( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است
که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود
و بسیار بسیار آدم فقیری بود.
یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.
نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.
مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم ،
اینجانب
بیماری نیامده است، بیداری آمده است. ویروس نیست اسرافیل است، ناپیدا و نادیدنی؛ شهر به شهر و خاک به خاک و اقلیم به اقلیم می رود و در صورش می دمد تا بیدار شوند مردگانی که نامشان زندگان بود.
بهار نیست، رستاخیز است...
نویسنده: عرفان نظرآهارى
♦️به تقویم ها اعتمادی نیست،
اگر تحولی در دل و زندگیت روی داد مبارک است؛
راز نو شدن را باید دانست
و گرنه بهار یک فصل تکراریست!
گذشت عمر تبریک ندارد...
صافی دلها و نو شدن ها تبریک دارد...
شاد ترین ایام را برایتان آرزو دارم
نه برای امروز ، بلکه برای فردای هر روز . . .
آرتور اش قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد. طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند. یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟"
آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:
در تمام دنیا هر سال بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.
حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند.
از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت میکنند پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند.
پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند.
چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند.
و دو نفر به مسابقات نهایی.
وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که "خدایا چرا من؟" و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :"چرا من؟"
چهار جمله از چهار کودک که در
تاریخ بشر به خط سیاه حک شده است
یک: دختر سوری بود که در وقت جان
کندن یعنی آخرین مرحله زندگیش گفت :
همه چیز را به خداوند خواهم گفت
دوم: دختر معصومی که از وحشت
جنگ سوریه از صحنه جنگ فرار
میکرد خطاب به خبرنگاری که
می خواست ازش فیلم بگیرد در
حالت گریه وزاری گفت :
عموبه خاطر خدا عکسم را نگیر
چون بی حجاب ام
سوم: دختری کوچکی بود که از گرسنگی
چنین گفت: ای الله چیزی نمانده از
گرسنگی بمیرم نان خوردن نداریم
مرا به جنت خود ببر که در آنجا نان بخورم
چهارم دختر افغانی بود که در انفجار
دستش زخمی شده بود دکتردرحال
آمادگی برای عمل جراحی بودتا
دستش را قطع کند دخترک گفت:
آقادکتر آستینم را پاره نکن جز
این لباس دیگر ندارم
این نتیجه تمام جنگهاست چه ببری چه ببازی..
زندگی زیباست واگر با قوانین و رازهای آن آشنا شوی چشمانت بروی همه زیباییها گشوده خواهد شد...
زندگی یک آرزوی دور نیست..
زندگی یک جستجوی کور نیست...
زیستن در پیله ی پروانه چیست؟
زندگی کن،زندگی افسانه نیست...
گوش کندریا صدایت میزند..
هر چه ناپیدا ،صدایت می زند...
پیله ی پروانه از دنیا جداست..
زندگی یک مقصد بی انتهاست...
هیچ جایی انتهای راه نیست..!
اینتمامش ماجرای زندگیست...
فردی که رویکردی کاسبکارانه دارد، وقتی قرار باشد ببخشد و در مقابل نستاند، حس میکند فریب خورده و مغبون شده است. ولی برای انسان رشدیافتهی «مولد» بخشش نشانهی قدرت، ثروت و وفور است. فرد با عمل بخشش، زنده بودن خویش را به بیان میآورد و آن را تقویت میکند.
«انسانی که میبخشد، چیزی را در انسانی دیگر میآفریند و آنچه بدین ترتیب آفریده شده، دوباره به سوی خودش بازمیگردد؛ فرد در بخشش حقیقی، نمیتواند آنچه را که به او بخشیده میشود نپذیرد و نستاند. بخشش آن دیگری را هم بخشنده میکند و هر دو در لذت آنچه آفریدهاند سهیم میشوند.»
✍🏽 اروین د یالوم
📕 روان درمانی اگزیستانسیال
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد؛ و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد؛ و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. (انفال/٢)
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ
آنها که نماز را برپا میدارند؛ و از