.::التماس دعا::.

پنجشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۱۴ ب.ظ پوریا قلعه
محاکمه دزد

محاکمه دزد

در ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺩﺯﺩﯾﺪﻥ ﻧﺎﻥ. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺶ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭا ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﺮﺩ: «ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺑﻤﯿﺮﻡ!»

 

ﻗﺎﺿﯽ ﮔﻔﺖ: «ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ می‌دانی ﮐﻪ ﺩﺯﺩ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ می‌دانم ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ آن را ﻧﺪﺍﺭﯼ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ می‌کنم.»

 

ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺎﺿﯽ ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﺑﺖ ﺣﮑﻢ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﻮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻭ باید ﺩﻩ ﺩﻻﺭ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ می‌کنید ﮐﻪ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﻣﺠﺒﻮﺭ می‌شود ﯾﮏ ﻧﺎﻥ ﺩﺯﺩﯼ ﮐﻨﺪ.»

 

ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺟﻠﺴﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ حدود پانصد ﺩﻻﺭ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ که ﻗﺎﺿﯽ آن را ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ.

۰۷ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۱۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۳۲ ب.ظ پوریا قلعه
کینه داشتن و برده شدن!

کینه داشتن و برده شدن!

♦️دیر زمانی نیست که دریافته ام ؛ وقتی از کسی کینه ای به دل می گیرم، درحقیقت برده ی او می شوم؛

 

او افکارم را تحت کنترل خود می گیرد؛

اشتهایم را ازبین می برد؛

آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من می گیرد؛

 

اعتقاداتم را ازبین می برد و مانع از استجابت دعاهایم می گردد؛

او آزادی فکرم را می گیرد و هر کجا که می روم برایم مزاحمت ایجاد می کند؛

 

هیچ راهی برای فرار از او ندارم!!!.

 

تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم می شود؛

وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنارم است؛

هرگز نمی توانم احساس شادی و راحتی کنم...

 

او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر می گذارد؛

او مجبورم می کند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛

او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من 

می دزدد؛

 

بنابراین دریافته ام 

اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم!

خود را در آیینه نگریستم 

و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است

۰۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۲۵ ب.ظ پوریا قلعه
تفسیر آیات ٣٣ الی ٣٥ سوره زخرف (دنیا پرستی و ارزش آن نسبت به سرای آخرت)

تفسیر آیات ٣٣ الی ٣٥ سوره زخرف (دنیا پرستی و ارزش آن نسبت به سرای آخرت)

وَلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ

اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادی) سبب نمی‌شد که همه مردم امت واحد (گمراهی) شوند، ما برای کسانی که به (خداوند) رحمان کافر می‌شدند خانه‌هایی قرار می‌دادیم با سقفهایی از نقره و نردبانهایی که از آن بالا روند، (زخرف/٣٣)

 

 

 

وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِئُونَ

و برای خانه‌هایشان درها و تختهایی (زیبا و نقره‌ای) قرار می‌دادیم که بر آن تکیه کنند؛ (زخرف/٣٤)

 

 

 

 

وَزُخْرُفًا وَإِن کُلُّ ذَٰلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ

و انواع زیورها؛ ولی تمام اینها بهره زندگی دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است! (زخرف/٣٥)

 

 

تفسیر آیه ٣٣~٣٥ سوره مبارکه زخرف از استاد قرائتى

 

۰۶ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۲۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۲۲ ب.ظ پوریا قلعه
آیه هاى زندگى

آیه هاى زندگى

أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَکُوا وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنکُمْ وَلَمْ یَتَّخِذُوا مِن دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

آیا گمان کردید که (به حال خود) رها می‌شوید در حالی که هنوز کسانی که از شما جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند، (از دیگران) مشخصّ نشده‌اند؟! (باید آزمون شوید؛ و صفوف از هم جدا گردد؛) و خداوند به آنچه عمل می‌کنید، آگاه است! (توبه/١٦)

 

 


وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ

و اگر از آنها بپرسی (: «چرا این اعمال خلاف را انجام دادید؟!»)، می‌گویند:

ادامه مطلب...
۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۲۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۱۱ ب.ظ پوریا قلعه
فراتر از آدمیت

فراتر از آدمیت

گاهی اوقات بر سر راه آدمیزاد

آدم هایی قرار میگرند

که فراتر از یک دوست معمولی هستند؛

که می شود با آن ها به هر چیزی بخندی

دوست هایی هستند در زندگی

که بی دغدغه می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد؛

می شود یادت برود که میزبانی یا مهمان!

جایی که هستی خانه اوست یا خانه خودت!

حتی می شود ناگفته های دلت،

آن هایی که جرأت گفتنش به خودت هم نداری، بهشان بگویی

و …

مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند!

چقدر خوبند این آدمها

و چقدر همه ما نیاز داریم

به حداقل یکی از آنها…

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۱۱ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۵۵ ق.ظ پوریا قلعه
زیارت حرم امام علی (ع)

زیارت حرم امام علی (ع)

سلام و عرض ادب

این مطلب رو یکی از دوستان خوبمون توی گروه واتس اپ عاشقان خدا به اشتراک گذاشته بود.

چیزی براتون میفرستم عشق کنید ولی قول بدین برا همه خیلی دعا کنین
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم امیر المومنین روی نوشته زیر انگشت بزن 

www.imamali.net/vtour

وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید یه مقدار صبر کنید تصویر شفاف میشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست دارید زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج


بفرستین توی گروه و کانال هاتون همه استفاده کنن

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۵۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۳۳ ق.ظ پوریا قلعه
تفسیر آیه ١٠٨ سوره آل عمران

تفسیر آیه ١٠٨ سوره آل عمران

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِینَ

اینها آیات خداست؛ که بحق بر تو می‌خوانیم. و خداوند (هیچ گاه) ستمی برای (احدی از) جهانیان نمی‌خواهد. (آل عمران/١٠٨)

 

 

دریافت

۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۳۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۴۵ ب.ظ پوریا قلعه
کلید افکار

کلید افکار

اگر کسی با تندی تو را نصیحت کرد

سخنش را قطع نکن...

چون در پشت تندی اش محبت عمیقی قرار دارد

 

مانند کسی نباش که ساعت زنگدار را می شکند 

فقط به جرم این که او را بیدار کرده است...

۰۴ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۴۵ ۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۴۲ ق.ظ پوریا قلعه
شناخت مهربانى

شناخت مهربانى

این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پند آموز است که در یک برنامه ی تلوزیونی مطرح شد.

 

مجری یک برنامه تلوزیونی که مهمان او یک فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید؛ بیشترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟

 

فرد ثروتمند چنین پاسخ داد:

چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی *خوشبختی* را چشیدم.

 

در *«مرحله ی اول»* گمان میکردم خوشبختی در

ادامه مطلب...
۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۰۱ ق.ظ پوریا قلعه
گل و غنچه

گل و غنچه

🌹غنچه با دل گرفته گفت:

"زندگی،

لب ز خنده بستن است

گوشه ای درون خود نشستن است."

 

🌸گل به خنده گفت:

"زندگی شکفتن است

با زبان سبز، راز گفتن است."

گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه

باز هم به گوش می رسد...

تو چه فکر می کنی؟

راستی کدام یک درست گفته اند؟

 

قیصر امین پور

۰۴ فروردين ۹۹ ، ۰۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه