♦️ثروتمندزاده اى در کنار قبر پدرش نشسته
بود و در کنار او فقیرزاده اى که او هم
در کنار قبر پدرش بود.
ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره مى کرد
و مى گفت: صندوق گور پدرم سنگى
است و نوشته روى سنگ رنگین است.
مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در
میان قبر، خشت فیروزه به کار رفته است،
ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و
مشتى خاک، درست شده، این کجا و آن کجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت:
تا پدرت از زیر آن سنگ هاى سنگین
بجنبد، پدر من به بهشت رسیده
👤سعدی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.