.::التماس دعا::.

۷۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۲۷ ق.ظ پوریا قلعه
افتخار

افتخار

بی ارزش ترین نوعِ افتخار، افتخار به داشتن ویژگی‌هایی است که خود
 انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد:

مثلِ : « چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و...»

«از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید...
مثل: انسانیت، مهربانی، گذشت، صداقت و...!!!»

✅ آدمی را ادمیت لازم است: عود را گر بو نباشد هیزمی بیش نیست...

۱۲ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۰۲ ق.ظ پوریا قلعه
کفش ورزشی

کفش ورزشی

پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می‌رفت. به خاطر بی توجهی یک لنگه از کفش ورزشی‌اش از دست‌اش رها شد و از پنجره بیرون افتاد.

در همان حال که مسافران دیگر در کوپه برای او غصه می‌خوردند او به سرعت لنگه‌ی دیگر کفش‌اش را هم از پنجره به بیرون پرت کرد.

کار او باعث تعجب هم‌سفرانش شد. آنها علت این کار را از او پرسیدند.

او گفت:
یک لنگه کفش ورزشی دیگر به درد من نمی‌خورد اما فکرش را بکنید کسی که یک جفت کفش نو پیدا می‌کند چقدر خوشحال خواهد شد...

۱۲ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه

قرآن ساینس (کلیپ معجزات قرآن)

سلام و عرض ادب

محتوای پوشه این مطلب هر هفته 2 الی 3 بار آپدیت میشه تا وقتی که کامل شه و این توضیحات پاک شن.

لینک این مطلب برای دسترسی راحت تر در لینک های مهم وبلاگ قرار خواهد گرفت...

لطفا با دقت بالا ببینید و تفکر کنید! آیا برای روبرو شدن با خالق خودتون آماده هستید؟ آیا اعمالتون شمارو نجات خواهد داد؟ یا بالعکس...!

 

۱۲ اسفند ۹۸ ، ۰۸:۲۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۱۸ ب.ظ پوریا قلعه
نیما یوشیج

نیما یوشیج

ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !


ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!


ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ


ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ


ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ


ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ


ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..

 

ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .

ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .


ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ
ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ
ﭘﯿﺮﻫﻦ . . .


ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ
ﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ
ﺧﻮﺍﺏ . . .


ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .


ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ !

۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۱۸ ۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۱۱ ب.ظ پوریا قلعه
دنیای حقیقی و آدم های مجازی

دنیای حقیقی و آدم های مجازی

ﭘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺘﮑﺶ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﯼ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﭘﺴﺮ 26 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ اینستاگرام ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺖ :
 ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪﯼ ﭘﺪﺭﻫﺎ ... !

ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ 5 ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ .
ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ لنگ ﻇﻬﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ : ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﻣﺎﺩﺭ ...!

ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪ، ﺩﺧﺘﺮک ﺩﺍﺩ ﺯﺩ : ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ، ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ؟؟
ﺭﺍﺳﺘﯽ، ﭘﺴﺖ جفتشون ﮐﻠﯽ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩ ...

ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺧﺎﺗﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩ .
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ ..؟
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ..
اما ! ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻗﺪﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ!

آیا تا بحال ! ﻫﯿﭻ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺷﻌﺎﺭ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ
 ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻣﺎﻥ ﺩﺭ  ﻓﻀﺎﯼ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؟؟!!

۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۱۱ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۵۸ ب.ظ پوریا قلعه
به خاطر خدا ببخش

به خاطر خدا ببخش

دیگران را ببخشید…
بی عقلی ، تهمت ها،خیانت و بی ادبی

نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست.
انسان های نارس این موارد را زیاد دارند ؛

شما انسانی رسیده باشید!
با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید ،

و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید…
از کنار این ها رد شوید …

اگر هوای دلتان ابری شد و چشم هایتان باریدند،
بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند

برای آنها که نمی دانند و
زمین دلشان خشک شده است،
اینجاست که دل بخشنده شما
چشمه جوشانی می شود که به منبع عظیم لطف خدا متصل شده است.

۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۵۸ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۷ ب.ظ پوریا قلعه
3 پسر

3 پسر

سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند.
در فاصله ای نه چندان دور از آن ها پیر مرد دنیا دیده ای نشسته بود و می شنید که هریک از زن ها چه طور از پسرانشان تعریف می کنند.

🔹زن اول گفت : پسرم چنان در حرکات اکروباتی ماهر است که هیچ کس به پای او نمی رسد.

🔹دومی گفت :پسر من مثل بلبل اواز می خواند. هیچ کس پیدا نمی شود که صدایی به این قشنگی داشته باشد .

🔹هنگامی که زن سوم سکوت کرد، آن دو از او پرسیدند :
پس تو چرا از پسرت چیزی نمی گویی؟
 
زن جواب داد : در پسرم چیز خاصی برای تعریف کردن نیست. او فقط یک پسر معمولی است .ذاتا هیچ صفت بارزی ندارد.
سه زن سطل هایشان را پر کردند و به خانه رفتند . پیرمرد هم آهسته به دنبالشان راه افتاد. سطل ها سنگین و دست های کار کرده زن ها ضعیف بود .به همین خاطر وسط راه ایستادند تا کمی استراحت کنند؛ چون کمرهایشان به سختی درد گرفته بود.
در همین موقع پسرهای هر سه زن از راه رسدند . پسر اول روی دست هایش ایستاد و شروع کرد به پا دوچرخه زدن.

زن ها فریاد کشیدند: عجب پسر ماهر و زرنگی است!
پسر دوم هم مانند یک بلبل شروع به خواندن کرد و زن ها با شوق و ذوق در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، به صدای او گوش دادند.
پسر سوم به سوی مادرش دوید. سطل را بلند کرد و آن را به خانه برد.

در همین موقع زن ها از پیرمرد پرسیدند: نظرت در مورد این پسرها چیست؟

 

✅پیرمرد با تعجب پرسید:
منظورتان کدام پسرهاست ؟
من که اینجا فقط یک پسر می بینم.

۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۴۹ ق.ظ پوریا قلعه
پیر مرد

پیر مرد

پیرمردی صاحبِ مال و منال/
می‌گذشت از عمر او هشتاد سال/

 

با خودش گفتا که پیر و خسته‌ام/
شادم از عهدی که با خود بسته‌ام /

 

تا نمُردم هر چه دارم وانهم/
سهم فرزندان همین حالا دهم/

 

بچه‌ها را مطلع زین کار کرد/
پافشاری کرده و اصرار کرد/

 

سهم دخترها فلان از مال شد/
از پسرها باقی اموال شد/

 

پیرمرد فارغ شد از

ادامه مطلب...
۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۴۹ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه

أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ (هود/18)

عبادت بى صداقت حقه بازیست
اساس مسجدش بتخانه سازیست

 

چرا انسان نمیخواهد بداند
وضوى بى صداقت آب بازیست

 

۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۴۷ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۳۵ ق.ظ پوریا قلعه
معجزات قرآن

معجزات قرآن

یک واقعیت علمی می گوید که پیش از افتادن شهاب سنگها بر زمین، ابرهای متراکمی تشکیل می شود. چنانکه در این عکس، ابری که پیش از برخورد شهاب سنگ  به روسیه (15/2/2013) تشکیل شده است را میبینیم. این را دانشمندان می گویند. قرآن، ما را از منظره ای که امروز دیدیم و پیش از این کسی از آن اطلاعی نداشت، در آیه ای بزرگ ، با خبر ساخته است. می فرماید:(وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ) [الطور: 44].

(و اگر پاره سنگی در حال سقوط از آسمان بینند، می گویند: این ابری متراکم است)

واژهء (الکسف) یک تکه سنگ است که دیدن این سنگ ممکن نیست؛ زیرا ما ابرهای حاصل از برخورد سنگ با پوشش جو زمین و سوختن تکه هایی از آن را میبینیم، پس ما ابتدا ابرهایی از دود را میبینیم و این چیزی است که قرآن کریم به دقت توصیف کرده است.

 

 

 

صبر و شکیبایی

 

دانشمندان می گویند که

ادامه مطلب...
۱۱ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۳۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه