در این عمری که میداﻧﻲ
فقط چندی تو مهماﻧﻲ
به جان و دل
تو عاشق باش
رفیقان رامراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ
دل موری نرنجاﻧﻲ
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آﻧﻲ
در این عمری که میداﻧﻲ
فقط چندی تو مهماﻧﻲ
به جان و دل
تو عاشق باش
رفیقان رامراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ
دل موری نرنجاﻧﻲ
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آﻧﻲ
سر تا پایم را خلاصه کنند
می شوم "مشتی خاک"
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند :
برای" شرافت"
برای" انسانیت"
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای
" نفس کشیدن "
" دیدن "
" فهمیدن "
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام :برای" قرب "
برای" سعادت "
من مشتی از خاکم که خدا اجازه ام داده:
به" انتخاب " به" تغییر " به" محبت "
وای بر من اگر قدر ندانم
انسان بودن بزرگ ترین لطفی است که یک آدم میتواند به کل بشریت بکند!
"انسان بودن یعنی انسان بودن!"
دلی را نرنجان..
قلبی را نشکن..
جایی که باید سکوت کنی سکوت کن..
وقتی میتوانی گره ای باز کنی،بازکن.. عشق را بیاموز..
نفرت را اول از خود و بعد از اطرافت دور کن..
کینه نماند در دلت..
کینه نذار بر دلی..
یا راست بگو.. یا نگو..
قضات ممنوع..
تمسخر بس است!
غرور تمام! ..
درک کن آدم هارا..
زیبا ببین..
لبخند فراموش نشود! ..
تو میتوانی یک آدم را با سلاح بکشی!نکش!
تو میتوانی یک آدم را با زبانت بکشی!نکش! .. ببخش،ببخش،ببخش!
قبول کنیم که انسان بودن سخت است!
ولی سختیش لذتی دارد..
"تو با قلب و روح کسی بازی نکردی و به کسی هیچ آسیبی نزدی!
این یعنی زیر سایه ی خدا بزرگ شدن!
آرزویی بیش از این داری؟"
برای خودت یک دایره اعتماد درست کن
آنهایی که مهم هستند را بگذار درون دایره، کم اهمیت ترها را روی خط
و باقی را بیرون از این دایره فرضی تصور کن. هر وقت کسی حرفی به تو زد که خاطرت رنجید ببین کجای دایره ات هستند؟؟ جزو افراد مهمند یا نه فقط هستند .
آیا براستی ارزش دارد از کسانی که برایمان اهمیتی ندارند برنجیم !؟
چرا بگذاریم آدمهای کم اهمیت زندگیمان ، ما را نارحت کنند حتی برای ثانیه ای!؟ یادمان باشد وقتی دیگران بدانند که نمیتوانند ناراحتتان کنند، دیگر تلاشی هم برای ناراحت کردن شما نمی کنند.
این راز آرامش است دوست خوبم
یک دایره فرضی
میدونی،
هرسال ماه رمضون،
انگار بنده ترم!
وقتی دل دل میزنم که واسه یه ماه هم شده
جای تمام غر غر ها و ناله کردن ها و حتی غیبت کردنام
با تو حرف بزنم
خستگی هامو به تو بگم
از تشنگیم فقط جلوی تو صحبت کنم
حس خوبیه این ارتباط دو طرفه
تو دعوت میکنی
من مهمان میشم
تو نگاه میکنی
من حرف میزنم
تو خدایی میکنی
و من
با تمام وجود
بندگی میکنم.