.::التماس دعا::.

جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۹ ب.ظ پوریا قلعه
آدمهای خاکستری

آدمهای خاکستری

یکی از تجربه های دردناک زندگی این است که فرد دلبسته آدمهای خاکستری شود. 

آدمهای خاکستری همیشه تو را در وضعیت تعلیق نگه می دارند: نه به تو دل می دهند و نه می گذارند که از آنها دل بکنی.


 تو را در میانه زمین و هوا معلق می خواهند.

 تا وقتی که تو را دل داده خود می یابند با تو سرد و با فاصله اند و تا احساس می کنند که از آنها دل می کنی با تو گرم و نزدیک می شوند- 

اما فقط تا آنجا که بدانند رشته را نمی گسلی و از چنگ شان نمی گریزی. به تو دل نمی دهند اما مانع دل کندت می شوند.


بعضی از این آدم های خاکستری خودشان بلاتکلیف و معلق اند، یعنی تکلیف خودشان را با خودشان نمی دانند، و این سردرگمی و پادرهوایی را در روابط عاطفی شان با تو بازمی تابانند. 

گاهی هم دچار نوعی بیماری روانی اند- ملغمه آشفته ای از عدم اعتماد به نفس و اعتماد به نفس مفرط. 

یعنی چندان به خود اعتماد به نفس دارند که تو را مفتون خود کنند، اما چندان به خود بی اعتمادند که به محبت ات پاسخ درخور بدهند. 

تو را در فضای خاکستری رابطه معلق نگه می دارند تا شهد عشقی را که نثارشان می کنی بمکند، اما چیزی از جان شان برایت مایه نگذارند.


آدمهای خاکستری خواسته یا ناخواسته تمام خون عاطفه ات را می نوشند اما بر مرده ات فاتحه هم نمی خوانند.

 لحظه های تلخ زندگی شان را با تو تقسیم می کنند، اما خوشی های شان را با دیگران شریک می شوند. 

با جذابیت های شان آرام آرام به دورت تار می تنند، و تا به خود می آیی خود را گرفتار دام شان می یابی.

 ته دل می دانی که شهدت را می نوشند و تفاله ات را تف می کنند، اما برای بی مهرهایشان مدام بهانه می تراشی. 

می دانی که وضعیت هرگز بهتر نمی شود، اما مدام برای آنها عذر و برای خودت امیدهای واهی می تراشی. آنقدر می مانی تا بپوسی.


عشق آدم را آسیب پذیر می کند، و آدمهای خاکستری دقیقا از همان نقطه آسیب پذیر است که دست شان را تا آرنج در قلبت فرو می کنند. این رابطه ها عشق نیست، بیماری است- نوعی اعتیاد ویرانگر است. و اگر کسی در این دام بلا افتاد باید هوار بزند و از دیگران برای نجات جان اش کمک بخواهد. 

هرچه بیشتر در این دام بمانی، گرفتارتر می شوی. از آدمهای خاکستری باید مثل طاعون گریخت.


دکتر آرش نراقی

۱۴ مهر ۹۶ ، ۱۲:۰۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۳ ب.ظ پوریا قلعه
مرزهای شخصی

مرزهای شخصی

مرزهای شخصی به دیگران یاد میدهد چطور با شما رفتار کنند

اینها به نظرتان آشنا نمی‌آید؟

– وقتی واقعاً می‌خواهید جواب «نه» بدهید، می‌گویید، «آره».

– وقتی به کسی «نه» می‌گویید، عذاب‌وجدان می‌گیرید.

– برای به دست آوردن آرامش برخلاف ارزش‌های واقعی‌تان عمل می‌کنید.

– وقتی کسی با شما بدرفتاری می‌کند، از خودتان دفاع نمی‌کنید.

– برای دوست داشته‌شدن بیش از اندازه تلاش می‌کنید.

– به دیگران اجازه می‌دهید حرف‌هایی به شما بزنند یا کارهایی با شما بکنند که موجب ناراحتی‌تان است.

– انتظار دارید که نزدیک‌ترین افراد به شما، بدون اینکه چیزی بگویید از چیزهایی که ناراحتتان می‌کند باخبر شوند.

متاسفانه، بعضی‌ها بخاطر این باور اشتباه که برای به دست آوردن دل و احترام دیگران باید همیشه در دسترس آنها باشند، برای خودشان مرز‌های شخصی نمی‌گذارند. مشکل اینجاست که هر عمل موافقت، انکار نفس یا نیازمندی، احترام دیگران را از بین می‌برد.

۱۳ مهر ۹۶ ، ۱۴:۰۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۵۰ ق.ظ پوریا قلعه
ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ

ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ

ﺍﺯ شخصی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، چه به دست ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟

ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴــﭻ ...! ﺍما ، ﺑﻌﻀﯽ چیزﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ؛ ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ ...

 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑـه دﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلماﻥ ﺧﻮﺏ می شوﺩ ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍدن ها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ و راحت مان می کند ...

۱۳ مهر ۹۶ ، ۰۸:۵۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه

نکات تفسیر صوتی استاد قرائتی (گام 12)



برای خواندن کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید



66. خدایا نمیتونم شکرر کنم (بخاطر زیاد بودن) نعمت هاتو از ما نگیر.


صبغه الله (رنگ الهی)


آیا باید از این رنگ ها استفاده کنیم؟!

1. رنگ هوس های خود

2. رنگ هوس های دیگران

3. رنگ نیاکان


طبق سلایق خود و دیگران عمل نکن ببین خدا چی میگه

(در قرآن) چی بگو، چی بخور، کجا بنشین،‌اینجا برو، اینطور عبادت کن و...

رنگ الهی همیشه هست، چون خدا همیشه هست.


اگر یک تخم مرغ رو رنگ کنیم با یخورده آب دهن پاک میشه ولی دم طاووس رو خدا رنگ کرده هرچی آب بگیری پاک نمیشه. {سوره بقره آیه 138}

ادامه مطلب...
۰۴ مهر ۹۶ ، ۱۱:۰۸ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ب.ظ پوریا قلعه
ای تیر، خطا کن!

ای تیر، خطا کن!

ای تیر، خطا کن! هدفت قلب رباب است


یا حنجرة سوختة تشنة‌ آب است؟


کوتاه بیا تیر سه شعبه، کمی آرام


هوهو نکن این شاپرک تب‌زده خواب است


او آب طلب کرده فقط، چیز زیادی است؟


گیرم که ندادند ولی این چه جواب است؟


رنگش که پریده، دو لبش مثل دو چوب است


نه، تیر! تونه، چاره کارش فقط آب است


این طفل گناهی که نکرده کمی انصاف


اینجاست،‌ ببینید که حالش چه خراب است


این مرثیه را ختم کنید آی جماعت!


یک جرعه نه، یک قطره دهیدش که ثواب است


السلام علی الرضیع الصغیر

۳۱ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۱۴ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۴۷ ب.ظ پوریا قلعه
بدرخشه...

بدرخشه...

این همه سال تمام تلاشم رو کردم که آینده برایم روشن باشه...

بدرخشه...

اما....

نه که تلاشم بی نتیجه باشه... نه.... 

اونجور که باید نتیجه نداده....

.

.

.

میخوام از این به بعد برم دنبالِ منبع نور...

مهربان ترینِ من میخوام به سمت تو بیام تا معنای "درخشش" رو حس کنم...

۳۰ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۴۷ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۰۲ ب.ظ پوریا قلعه
* باعرض سلام *

* باعرض سلام *

* باعرض سلام *


فرار رسیدن ماه محرم الحرام و داغ دار شدن دلهای عاشقان اهل بیت علی در غمکده ی کربلا را خدمت تمام عزداران تسلیت عرض میکنم ...


اگر در این ماه غریب دلتان لرزید و گونه هایتان از اشک از چشمانتان خیس شد ما را هم در آن شریک بدانید و از دعای خیرتان بی نسب نگذارید...


* یا عباس گفتم و غیرت آغاز شد *


التماس دعا

۳۰ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۰۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۵۱ ب.ظ پوریا قلعه
خداوندا...

خداوندا...

خداوندا... 

مرا کمک کن و یاری ام ده تا لحظه لحظه های روزم را با عشق و دلدادگی به تو پرکنم و وجودم را پر از عشق و محبت قرار ده تا تسلیم خواست و اراده تو گردم.  

 خداوندا... 

مرا کمک و یاری کن تا در راهی که تو برایم مقدر ساخته ای قدم گذارم و همواره در فیض و برکت تو روزم را با عشق و آرامش سرکنم. 

 خداوندا... 

 تو را عاشقانه دوست دارم وکمکم کن تا در این عشق، دلدادگی و دوستی با تو پابرجا و ثابت قدم بمانم.  

خداوندا... 

قلبمان را از عشق و محبت خودت متبرک گردان و همواره ما را از محدوده زمان و مکان برهان تا در پیوند مهر خداییت قرار گیریم و روزهایمان را در آغوش پر از خیر و برکتت سپری کنیم.

۳۰ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۴۹ ب.ظ پوریا قلعه
بارالها…

بارالها…

بارالها…

از کوی تو بیرون نشود

پای خیالم 

نکند فرق به حالم ....

چه برانی،

چه بخوانی…

چه به اوجم برسانی 

چه به خاکم بکشانی…

نه من آنم که برنجم

نه تو آنی که برانی..

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد…

نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این

خانه مرا نیست پناهی

۲۸ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۹ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۱۲ ق.ظ پوریا قلعه
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﮐﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺑﻠﻨﺪﺕ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻨﺪ

ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻤﺎﻥ ﻳﮏ ﺁﺟﺮ ﻟﻖ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ،

ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﻳﺰﻧﺪ !...

ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﻨﻨﺪ !...

ﺗﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﻳﺖ ﺭﺩ ﺷﻮﻧﺪ !...

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺵ !

ﺩﺳﺖ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻫﻠﺖ ﻣﻴﺪﻫﺪ ؛

ﻭﻟﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻮ ﺑﻴﻔﺘﻲ ،

ﺍﮔﺮ ﺑﻲ ﺗﺎﺏ ﻧﺒﺎﺷﻲ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻩ ﺑﺎﺷﻲ ،

ﺍﻭﺝ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻱ ...

ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﺩﮔﻲ ...

ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ ،

ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﺍﻃﺮﺍﻓﺖ ﺧﻮﺏ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ،

ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ ،

ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎﻳﺖ ﺳﻮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ

ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ ،

ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺪﻱ ﺩﺍﺩﻧﺪ ،

ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ ،

ﻫﻤﻴﻦ ﺧﻮﺏ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺯﻳﺒﺎ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ

ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﻗﺺ ﻭﺍﮊﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ ؛

ﻳﮑﻲ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺗﻔﺎﻭﺕ ، ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ...

ﻳﮑﻲ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ، ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ...

۲۸ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۱۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه