۵۱۶ مطلب با موضوع «سنگین» ثبت شده است
جمعه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۰۸ ق.ظ
پوریا قلعه
ترس از درد، از خود درد بدتره. ترس از مرگ، از خود مرگ بدتره. ترس از هر اتفاقی، از خود اون اتفاق بدتره... وقتی میترسی یه اتفاقی سرت بیاد، به ازای هر یه بار ترست، یه بار اون اتفاق رو به بدترین شکل ممکنش تصور میکنی؛ و با هر تصور دوبارهت، تصویرای وحشتناک شدت بیشتری میگیرن. اینقدری که میتونن پیش از اون اتفاق نابودت کنن.
وقتی یه سانحه ی هوایی وحشتناک پیش میاد، قلب خیلی از جانباختهها، پیش از برخورد هواپیما با زمین از کار میایسته. اونا از «ترس» جونشون رو از دست دادن؛ در حالی که تو همون پرواز بودن کسایی که از زیر آتیش و آهن پاره ها، «زنده» بیرون اومدن...
آنا جمشیدی
۲۹ مرداد ۰۰ ، ۰۰:۰۸
۲
۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۷:۰۵ ب.ظ
پوریا قلعه
در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد ، رنگ آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم هست.
دکتر على شریعتى
۲۷ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۰۵
۶
۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۰۸ ب.ظ
پوریا قلعه
هزاران راهِ اشتباه
هزاران تصمیم اشتباه
هزاران اتفاقِ اشتباه
هزاران آدمِ آسیب رسان اشتباه
هزارانِ هدفِ اشتباه
هزاران هزار اشتباه باید رخ دهد تا روزی متوجه شویم "اشتباهی" وجود ندارد.
تا روزی متوجه شویم تمام این اتفاقات و تصمیمها بخشی از پروسهی رشد ما بوده است. رشدی که به ما کمک کرده است بتوانیم آسیب را شناسایی کنیم. تا بتوانیم مفهوم آسیب و محافظت را درک کنیم و بر اساس آن در تجربههای جدیدتری قرار بگیریم.
اگر اشتباهات نباشند، رشدی وجود نخواهد داشت.
اگر رشدی وجود نداشته باشد ما هیچگاه متوجه نمیشویم چه چیزهایی آسیب است و چه بخشهایی در ما احتیاج به محافظت دارد.
اشتباهی وجود ندارد.
هر آنچه که آسیب است و ما متوجه حضورش نیستیم آنقدر خودش را در شکلها و اتفاقهای متفاوت تکرار میکند تا روزی بالاخره متوجه اش شویم و بتوانیم متوقفش کنیم.
و هر آنچه خودش را مدام تکرار میکند، اشتباه نیست! فرصتی جدید برای بازبینیِ دوبارهی ماست.
پونه مقیمی
۲۷ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۰۸
۳
۰
پوریا قلعه
جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۰ ب.ظ
پوریا قلعه
گاهی سکوت میکنی؛
چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرف بزنی ...
گاهی سکوت میکنی ،
چون واقعا هیچ حرفی برای گفتن نداری ...
سکوت گاهی یک انتظاره و گاهی هم یک اعتراض!
اما بیشتر وقت ها سکوت برای اینه که هیچ کلمه خاصی
نمیتونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه
و این یعنی همون حس تنهایی ...
۱۵ مرداد ۰۰ ، ۲۲:۱۰
۱۰
۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۲۰ ب.ظ
پوریا قلعه
ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ اگر ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﺩ؛
" ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ " ﻣﯿﺸﻮﺩ " ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ …."
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺴﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻩ ﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ
ﺩﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ،
و ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻗﻨﺪ ﻭ ﺷﮑﻼﺗﯽ
ﺑﻪ ﻣﺬﺍﻕ ﻫﯿﭻ ﻃﺒﻌﯽ ﺧﻮﺵ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ..
ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ،
" ﻓﺮﺻﺖ "
ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﺑﮕﺬﺭﺩ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻣﺜﻞ ﺁﺏِ ﺗﻨﮓِ ﻣﺎﻫﯽ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﻗﺘﺶ ﻋﻮﺽ ﻧﺸﻮﺩ
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﻢ ، ﻣﺎﻫﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ …
ﻗﺪﺭ " ﻟﺤﻈﺎﺕ " ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ.
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻫﻴﭻﻛﺲ ﻧﻤﻴﻤﺎﻧﺪ…
۱۰ مرداد ۰۰ ، ۲۰:۲۰
۶
۰
پوریا قلعه
شنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۱۸ ب.ظ
پوریا قلعه
ساکنان دریا ؛
پس از مدتی
دیگر صدای امواج را
نمیشنوند
چه تلخ است روایت غم بار عادت!
👤سامان سالور
۰۹ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۱۸
۲
۰
پوریا قلعه
شنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۱۷ ب.ظ
پوریا قلعه
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن ...
بی نهایت لبخند می زنن ...
این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده ...
اینکه «هر زخمی زدی ، هر چیزی که گفتی فدای سرت ، من فراموش می کنم »...
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن ،زخمارو می شمارن ،حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ...
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن ...
انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی ...
آدم های صبور تا یه جایی میگن فدای سرت...
👤حسین حائریان
۰۹ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۱۷
۵
۰
پوریا قلعه
شنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۱۳ ب.ظ
پوریا قلعه
یک سینه حرف هست
ولی نقطه چین بس است...!!
👤حامد عسگری
۰۹ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۱۳
۲
۰
پوریا قلعه
شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۰، ۰۴:۱۵ ب.ظ
پوریا قلعه
هرگز فورا بدبختی کسی را باور نکنید !
بپرسید که میتواند بخوابد یا نه ؟
اگر جواب مثبت باشد،
همهچیز روبراه است !
همین کافی است !
👤 لویی فردینان سلین
۲۶ تیر ۰۰ ، ۱۶:۱۵
۹
۰
پوریا قلعه
جمعه, ۲۵ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ق.ظ
پوریا قلعه
« زندگی » و « زمان » معلم های
شگفت انگیزی هستند.
« زندگی » به ما می آموزد از
« زمان» درست استفاده کنیم.
و « زمان » به ما ارزش
« زندگی » را می آموزد.
۲۵ تیر ۰۰ ، ۱۱:۱۸
۱۱
۰
پوریا قلعه