.::التماس دعا::.

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۰ ق.ظ پوریا قلعه
تفسیر آیه 14 سوره مبارکه آل عمران از استاد قرائتی

تفسیر آیه 14 سوره مبارکه آل عمران از استاد قرائتی

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَٰلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

 

محبّت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگیِ والا و جاویدان)، نزد خداست. (14 بقره)

 

 

فرمت : MP3
حجم : 3.82MB

زمان : 00:10:34
 

برای دانلود و پخش آنلاین روی عکس زیر کلیک کنید

 

۰۳ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۰۹ ق.ظ پوریا قلعه
نماز شب

نماز شب

حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش به چه کسی بدهد مناسب او باشد ..

در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...

از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ...
هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا درجا توبه کند واینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد ...

سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، 
وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....
ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد ..

تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، 
و اینگونه شد که وزیر، جوان را نزد حاکم برد .
و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...

جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد  ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : 
خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم !
 اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم !

۰۳ دی ۹۸ ، ۱۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۵۱ ب.ظ پوریا قلعه
رابطه

رابطه

برای هزارمین بار می گویم که رابطه ها را باید ساخت!
هیچ رابطه ای خود به خود خوب نیست، هیچ رابطه ای خود به خود زنده نمیماند!
گلدان را بی آب دادن اگر رها کنید میمیرد، رابطه ها را به امید زمان رها کنید میمیرند!
رابطه هایتان را به به بهانه زمان رها نکنید! زمان دشمن سرسخت رابطه هاست.
رابطه ها گلدان مصنوعی نیستند که تا ابد لبخند زنان و صاف صاف باقی بمانند ..
رابطه ها جان دارند و جاندار ها میمیرند!
برای هزارمین بار میگویم که رابطه ها را اگر هر روز نوازش نکنید بی شک میمیرند!..
نگذارید که این گلدان ها هی بمیرند و هی بروید گلدان تازه ای بخرید!
کشتن این همه گلدان منجر به پیدا کردنِ گلدانی جادویی که خود به خود تا ابد زنده بماند نمیشود!

 

مهدیه لطیفی

۰۲ دی ۹۸ ، ۱۶:۵۱ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۰۲ ب.ظ پوریا قلعه
عروس و مَرد!

عروس و مَرد!

دختر جوانی بر اثر سانحه تصادف زیبایی خود را از دست داد .چند ماه بعد ناباورانه نامزدش هم کور شد
موعد عروسی فرا رسید
مردم میگفتند؛چه خوب
عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش هم نابینا باشد
۲۰ سال بعد از ازدواج ؛زن از دنیا رفت،
مرد عصایش را کنار گذاشت
و چشمانش را باز کرد

مرد هیچ‌وقت نابینا نبود...!

او فقط مَــرد بود

شک نکن " دنیا همین است:
.
مرد بودن " دَرد " دارد ..... نامرد بودن " کـِـیـــف " !!

۰۲ دی ۹۸ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۵۱ ق.ظ پوریا قلعه
خودکار

خودکار

یک جاهایی بدون اینکه کسی متوجه شود
ناگهان جوهـرت ته میکشد ...
هی روی کاغذ کشیده میشوی
اما فقط جـا می اندازی
مُدام میکشند ..
تکانت میدهند
با تمامِ قدرت ...یادشان میرود چقدر برایشان بودی 
چقدر قطع و وصل شدی بخاطرشان !
خیلی جاها کمرنگ شدی که اذیت نشوند
و چه جاها که پر رنگی ات قند در دلشان آب کرد ...
ولی حالا
اصلا توجهی نمیکنند که چیزی از تـو باقی نمانده !
نمیفهمند که چقدر خودت را کم آورده ای ...
به آسـانی
دست میکشند ...
رها میکنند !
چون دیگر به کارشان نمی آیی ...
از من میشنوی
مراقبِ جوهـرت باش
خیلی ها ارزشش را ندارند
که بخاطرشان خط خطی شوی

۰۲ دی ۹۸ ، ۱۰:۵۱ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۰۶ ب.ظ پوریا قلعه
سیب و دختر

سیب و دختر

دخترکی دو سیب در دست داشت 
مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی ؟ 

دخترک یک گاز بر این سیب زد 
و گازی به آن سیب !

لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش نا امید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت : 
بیا مامان!
این یکی شیرین تره!!!!!!

مادر خشکش زد ...
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود ...!
 

هر قدر هم که با تجربه باشید ، قضاوت خود را به تاخیر بیاندازید 
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .....

۰۱ دی ۹۸ ، ۱۶:۰۶ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۳۶ ب.ظ پوریا قلعه
به کی رای بدهیم؟ (ویدئو)

به کی رای بدهیم؟ (ویدئو)

سخنران استاد رائفی پور

 

۰۱ دی ۹۸ ، ۱۴:۳۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۰۲ ب.ظ پوریا قلعه
کمپوت

کمپوت

شاید فکر کنید یه عکس معمولى از دوران جنگ باشه،ولى متن زیر رو بخونید تا با ماجراى این عکس اشنا بشین...

ماجرای عکس:


ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود
ازش پرسیدم :چه حرفی برای مردم داری
با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت ها رو نکنن!!
گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو
با همون طنازی گفت:
اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!!


+ لعنت برکسانى که با اختلاس ها یا دروغ هاشون خون همچین آدمایى رو پایمال و خون مردم عزیزمان ایران را توی شیشه کردن!

۰۱ دی ۹۸ ، ۱۴:۰۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۰۵ ب.ظ پوریا قلعه
اجل

اجل

ای بشر از چه گمان کردی که دنیا مال توست
ورنه پنداری که هر لحظه اجل دنبال توست

 

هر چه خوردی، مال مور و هر چه هستی مال گور
هر چه داری مال وارث، هر چه کردی مال توست...

۰۱ دی ۹۸ ، ۱۳:۰۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۲۲ ق.ظ پوریا قلعه
سخن های خالق دوست داشتنی و مهربون (9 آیه مبارکه💚)

سخن های خالق دوست داشتنی و مهربون (9 آیه مبارکه💚)

وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ

و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید می‌کنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‌گیرند. (این در حالی است که) آنان، سرسخت‌ترین دشمنانند. (٢٠٤ بقره)

 


زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ

زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است، از این‌رو افراد باایمان را (که گاهی دستشان تهی است)، مسخره می‌کنند؛ در حالی که پرهیزگاران در قیامت، بالاتر از آنان هستند؛ (چراکه ارزشهای حقیقی در آنجا آشکار می‌گردد، و صورت عینی به خود می‌گیرد؛) و خداوند، هر کس را بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد. (٢١٢ بقره)

 


أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحْیِی هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

یا همانند کسی که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود، (و اجساد و استخوانهای اهل آن، در هر سو پراکنده بود؛ او با خود) گفت: «چگونه خدا اینها را

ادامه مطلب...
۰۱ دی ۹۸ ، ۰۸:۲۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه