زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم ، همه تعبیر دمی بود و نمیدانستیم
حسرت رد شدن ثانیه های کوچک ، فرصت محترمی بود و نمیدانستیم
عمر ما جمله به سر رفت و به قول سهراب ، آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم . . .
زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم ، همه تعبیر دمی بود و نمیدانستیم
حسرت رد شدن ثانیه های کوچک ، فرصت محترمی بود و نمیدانستیم
عمر ما جمله به سر رفت و به قول سهراب ، آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم . . .
آنان که به زین اسب خود می نازند ، در وقت مسابقه چرا می بازند ؟
دنیا که شبیه کوچه بن بست است ، با نعل شکسته به کجا می تازند ؟
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم
چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم
و چه ارزان به اخمی می فروشیم لذت با هم بودن را
چه زود دیر می شود و نمی دانیم که فردا می آید و شاید نباشیم !
درست ترین شکل عشق آن است که شما چگونه با یک فرد رفتار میکنید
نه اینکه درباره ی وی چه احساسی دارید . . .
برای فریب دادن ، عده ای را شیر میکنند و عده ای را خر
مواظب باشید حیوان صفت نشوید
بازنده ، بازنده است چه درنده چه چرنده . . .
شاید چالاکترین انسان نباشم، شاید بالابلندترین یا نیرومندترین نباشم،
شاید بهترین و زیرک ترین نباشم، اما قادرم کاری را بهتر از دیگران انجام دهم و این کار "هنر خود بودن" است.
گاهی برای برنده شدن،
دست به کارهایی میزنیم که با ارزشهای درونی ما ناسازگار است
در این موارد، بازنده ی اصلی ما هستیم
سیاستمدار ها و حاکمان به جنگ نمیروند...
تعدادشان کم است و طول عمر بلندی داند!
ولی سربازها... سربازها داستان های کوتاه و غم انگیزند...
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال
بنگر که چگونه می افتی چون برگی زرد یا سیبی سرخ.
جبران آنچه به سبب خاموش ماندنت به دست نیاورده ای
آسان تر است از به دست آوردن آنچه به گفتن از دست داده ای