ما می پنداریم که در نقطه ی الف از زمان به دنیا آمده ایم و در نقطه ی ب از زمان می میریم و نابود می شویم، و فقط در میانه ی نقطه ی الف تا ب است که از هستی برخورداریم. تا زمانی که این تلقی غلط با ماست رنج خواهیم برد و رنج خواهیم داد. کره ی زیبا و زنده ی زمین را مآلا همین تلقی غلط است که تهدید می کند. دومین رای غلط ما این است که ما همین بدنیم، و هنگامی که این بدن می میرد ما نیز نابود می شویم. این رای غلط چشمان ما را به روی تمامی راه هایی می بندد که به وسیله آنها با دیگران و نیز تمامی جهان ارتباط داریم، و حتی با آن ها همبسته ایم. همین رای غلط است که مانع از آن می شود تا تداوم خویش پس از مرگ بدن مان را شهود کنیم. آری، سرشت ما از جنس تداوم و بقاست.