.::التماس دعا::.

۲۵۶ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۵۱ ق.ظ پوریا قلعه
از کدوم جمله خوشتون اومد؟

از کدوم جمله خوشتون اومد؟

1. در کوچه‌ای چهار خیاط مغازه داشتند. همیشه با هم بحث می‌کردند. 

یک روز، اولین خیاط یک تابلو بالای مغازه‌اش نصب کرد. روی تابلو نوشته شده بود: «بهترین خیاط شهر»

دومین خیاط روی تابلوی بالای سردر مغازه‌اش نوشت: «بهترین خیاط کشور»

سومین خیاط نوشت: «بهترین خیاط دنیا»

چهارمین خیاط وقتی با این واقعه مواجه شد روی یک برگه کوچک با یک خط کوچک نوشت: «بهترین خیاط این کوچه»

 

 

 

 

 

‏2. درجه‌ای وحشتناک‌تر و هولناک تر از «نفهمی» هم وجود دارد؛
‏و آن

ادامه مطلب...
۱۵ شهریور ۹۹ ، ۱۰:۵۱ ۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۴۸ ق.ظ پوریا قلعه
ذهن

ذهن

ذهن های بزرگ درباره ایده ها 

صحبت می کنند

ذهن های متوسط درباره 

رویدادها حرف می زنند 

و ذهن های کوچک درباره دیگران

۱۲ شهریور ۹۹ ، ۰۰:۴۸ ۱۳ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۶ ب.ظ پوریا قلعه
مجموعه مطالب خواندنی

مجموعه مطالب خواندنی

در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد. مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود.
تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود. کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد.
پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود.

خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت

ادامه مطلب...
۰۷ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۲۶ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۴۶ ب.ظ پوریا قلعه
آرامش میخواهی؟

آرامش میخواهی؟

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟
ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ...

 

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟
 ﺑﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ فقط به او گوش کن...

 

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟
خودت را با کسی مقایسه نکن...

 

آرامش میخواهی؟
شکرگزار باش...

 

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍهی؟
کمک کن ؛ تو توانایی !
شاید همه توانایی روحی و جسمی برای یاری کردن ندارند...

 

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍهی؟
با همه بی هیچ چشم داشتی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ...

 

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﻦ ، هدف داشته باش...

 

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟
ﺳﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ...

 

آراﻣش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ وابسته نباش...
ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﺪ.

۲۹ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۶ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۵ ق.ظ پوریا قلعه
سنگ قبر

سنگ قبر

متن سنگ قبر
"حافظ"

بر سر تربت ما چون گذری همتی خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

 

 

متن سنگ قبر
"سهراب سپهری"

به سراغ من اگر می آیید
نرم وآهسته بیایید
مبادا که

ادامه مطلب...
۲۳ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۰۵ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۰۵ ب.ظ پوریا قلعه
گلچین مطالب آموزنده و خواندنی... (نظر یادتون نره)

گلچین مطالب آموزنده و خواندنی... (نظر یادتون نره)

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ما در ارتباطات‌ اینه که
گوش نمی‌دیم تا متوجه بشیم؛
بلکه گوش می‌دیم تا جواب بدیم!

 

 

 

 

 

مردی خسیس تمام دارایی‌اش را فروخت و طلا خرید. 
او طلاها را در گودالی در حیاط خانه‌اش پنهان کرد. 
مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می‌زد و آنها را زیر و رو می‌کرد.
تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. 
همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. 
روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. 
او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش می‌زد. 
رهگذری او را دید و پرسید: 
«چه اتفاقی افتاده است؟»
مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. 
رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. 
تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟»

ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست 
بلکه در استفاده از آن است. 
چه بسیار افرادی هستند که پولدارند 
اما ثروتمند نیستند 
و چه بسیار افرادی که

ادامه مطلب...
۲۰ مرداد ۹۹ ، ۱۵:۰۵ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ پوریا قلعه
جملات گلچین شده

جملات گلچین شده

دل که رنجید از کسی، خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است، 
کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است

 #صائب_تبریزی

 

 

====================

 

 

💕کاش نصف اونقدری که نگران 
تناسب قد و وزنمون هستیم 
نگران

ادامه مطلب...
۰۶ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۰۶ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۶ ق.ظ پوریا قلعه
از کدوم جمله خوشتون اومد؟ نظر بدید ^_^

از کدوم جمله خوشتون اومد؟ نظر بدید ^_^

موفقیت چیزی نیست که در دنیای بیرون شما را با آن می شناسند 
موفقیت آرامش و دنیای زیباییست که در درونتان آفریده اید.

 

 

===============================

 

 

اگر به این می اندیشی که
دیگران چگونه به تو می اندیشند،
یا از دیگران می ترسی،
یا به خودت باور نداری...

 

 

===============================

 

 

وقتی چتر زندگی ات خدا باشد نگران

ادامه مطلب...
۰۴ مرداد ۹۹ ، ۰۹:۲۶ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۵۶ ب.ظ پوریا قلعه
از کدوم جمله خوشتون اومد؟ نظر بدید ^_^

از کدوم جمله خوشتون اومد؟ نظر بدید ^_^

یک روز یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت:
-  آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید.

دکتر پیل جواب داد:
- باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره.
مرد جوان خوشحال می شه و می گه:
- باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا میرم.
بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. می¬تونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟


اونجا کجا بود؟
قبرستان
پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت:
- اینجا1500 نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن. مطمئنی که میخوای به اینجا بیای؟

همه ما توی دنیایی زندگی می کنیم که پر از مشکلاته و تا پایان عمرمون با اونها دست و پنجه نرم می کنیم. 
فقط زمانی خلاص می شیم که عمرمون توی این دنیا به پایان برسه. 
پس بهتره برای پیروزی از مشکلاتمون از خدا کمک بخواهیم و زمانیکه با آنها روبرو می شیم اون رو یک چیز عادی بدونیم

 

 

 

==========================

 

 

همانطورکه آب شکل ظرفی را میگیرد که درآن جای دارد،

زندگی ما نیز
شکل

ادامه مطلب...
۳۰ تیر ۹۹ ، ۱۲:۵۶ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۸ ق.ظ پوریا قلعه
از کدوم جمله خوشتون اومد؟ نظر بدید ^_^

از کدوم جمله خوشتون اومد؟ نظر بدید ^_^

مهمترین کاری که 
یک پدر می تواند برای فرزندانش 
انجام دهد این است که
عاشقِ مادرشان باشد...!

 

 

=============================

 

 

احمق هایی را می شناسم که 
خوب می دانند چه می کنند.

یعنی می دانند که نباید بدانند،
این خود یک توانایی است !

و تمامی قدرتمندان در حال پرورش اینگونه افرادند...!!

 👤آلبر کامو

 

 

=============================

 

 

👈مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت اما حسین(ع) را کشت.


👈یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در

ادامه مطلب...
۲۱ تیر ۹۹ ، ۱۰:۴۸ ۱۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه