برای خواندن کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید
75. در خوشی ها شکر کنید و کفران نکنید، در ناخوشی ها از صبر و نماز کمک بگیرید.
صبر در مقابل جنگ... شجاعت
صبر در مقابل گناه... تقوا
صبر در مقابل جلوه های دنیا... زُهد
صبر در مقابل شهوت... عفت
صبر در مقابل عبادت... اطاعت
صبر در مقابل شبهات (چی حلاله چی حرام)... وَرع
اون صبری ارزش داره که برخاسته از ایمان باشه چون کافران هم ممکنه در زندان صبر کنن که این صبر از روی لجبازیه. {سوره بقره آیه 153}
76. یکی از کار هایی که قرآن و روایات میکنه تغییر فرهنگ مردم است. (این غلطه، این درسته)
میگن فلان روز عیده, امام میگه عید اون روزیه که گناه نکنی.
یتیم اونی نیست که باباش از دنیا رفته، یتیم اونیه که ادب نداره! {سوره بقره آیه 154}
77. امتحان یکی از سنت های خدا است (برنامه های فطعی) نگین خدا مارو امتحان نکن بگین به ما آسون بگیر (امتحانو) و در اون کمکمون کن
1- چرا خدا امتحان میکنه (مگه نمیدونه)؟ امتحان خدا برای فهمیدنش نیست، امتحان خدا برای اینه که از ما عملی سر بزنه و بر اساس عمل به ما پاداش بده.
2- ابزار امتحان چیه؟ همه تلخیها و شیرینی ها
3- مردم در برابر امتحان چند دسته هستند
الف) یه دسته که جیغ میزنند [مثل فلفل: بچه میخوره جیغ میزنه]
ب) یه دسته صبر میکنن [مثل فلفل: بچه بزرگ میشه میخوره جیغ نمیزنه]
ج) یه دسته لذت میبرند [مثل بزرگتر ها پول میدن فلفل میخرن]
مثل حمالی که قالی های سنگینی روی کمرش میزارن میگه الحمدالله، چون میدونه هر قالی یه مقدار پول بیشتر میشه.
البته گاهی سختیها برای امتحانه و گاهی کیفر کار ها است.
«بلا برای ظالم ادب است، برای مومن امتحان و برای اولیاء درجه است»
رضای از خدا، تسلیم در برابر خدا، غناعت، تقوا، ایثار و... اینها همه در امتحانات نمایان میشود.
میگن نمیشه خدا مارو امتحان نکنه؟ خب اگر ما رو امتحان نکنه همه یکجور هستیم، باید امتحان شیم و تلخیها باشه تا بفهمیم کی ایثار، تحمل و صبر کرد و کی ضعف از خودش نشون داد.
میگن اگه میخوایی با کسی دوست شی 3 بار عصبانیش کن (امتحانش کن) اگر فحش نداد حالا برو باهاش دوست شو.
میگن اگر میخوایی با کسی دوست شی ببین نماز میخونه یا نه! و به والدینش احترام میزاره یا نه! با رفیقای دیگه اش چطوره؟!
توی گردنه ها نشون داده میشه کی راننده اس وگرنه توی هر سرازیری ای هر بشکه ای تیزرو میشه. {سوره بقره آیه 155و156}
78. ما دو نوع صلوات داریم یکی از طرف خدا و یکی از طرف پیغمبر.
کسایی که در تلخیها خوب هستند خود خدا برای آنها صلوات میفرستد و کسایی که پولدار هستن و کمک میکنن خدا میگه پیامبر برای اینها صلولت بفرست. {سوره بقره آیه 157}
79. انواع کتمان حق
گاهی با سکوت است
گاهی اظهار حق نمیکند
گاهی توجیه میکند
یا مردم را به مسائل جزئی سرگرم میکند و از مسائل کلی غافل میکند.
در مورد اسرار مومنین یا عیوب برادران دینی اینها کتمانش اشکالی ندارد. اما کتمان حق اینچنین نیست!
این همان غیبت است که عیب مردم و راز آنها را فاش میکنید، که در این مرحله کتمان واجب است.
گاهی کتمان واجب است (بیان عیب مردم)
گاهی کتمان مستحب است
گاهی کتمان حرام است (مانند حقایق دینی)
گناه کتمان بیشتر از طرف علماء است.
درباره هیچ گناهی همچین آیه ای نیامده است جز گناه کتمان!
خدا به ابلیس برای کتمان حق لعنت فرستاد... خیلی خطرناک است عالمی که حق را کتمان کند همردیف ابلیس است! {سوره بقره آیه 159}
80. هر کاری که رنگ خدا نباشه حسرت است {سوره بقره آیه 166و167}
81. تفسیر البیان نکته ای دارد که شیطان اول تلاش میکنه انسان ایمان نیاره و کفر بورزه اگر حریف انسان نشد (که کافر بشه) انسان رو وسوسه میکنه که یک خط جدید رو در دین احداس کنه و یک بدعتی بزاره اگر حریف انسان نشد (که بدعت بزاره) انسان رو وادار میکنه که گناه کبیره بکنه اگر حریف انسان نشد (که گناه کبیره بکنه) انسان رو وادار میکنه که گناه صغیره بکنه اگر حریف انسان نشد که انسان گناه کبیره و صغیره بکنه، انسان رو وادار میکنه که یک عمل مباحی انجام بده که عبادت هم نباشه اگر باز هم حریف نشد در آخر انسان رو وادار میکنه که یک عبادتی انجام بده که ثوابش از باقی عبادت ها کمتر باشه [مثلا نماز رو توی خونه بخونه به جای مسجد]
یعنی شیطان از بالا شروع میکنه و میخواد یک بخشی از ایمان را متلاشی کنه.
معنای امر شیطان دعوت کردن است.
نسبت ناروا به خدا دادن خیلی خطرناک است، خداوند به پیغمبرش میگه تو پیغمبر اگر خواسته باشی چیزی را که ما نگفتیم به ما نسبت بدی رگ گردنتو قطع میکنم. {سوره بقره آیه 169}
82. به مردم میگه بخورید... و دنبال گام های شیطان نروید و چیزی را بر خود حرام نکنید.
به مومنین میگه بخورید... و شکر کنید.
به انبیاء میگه بخورید... و عمل صالح انجام دهید.
از هر کس یک توقعی است.
انواع شکر
شکر قلبی (که انسان بدونه این از خداست)
شکر زبانی (الحمدالله رب العالمین)
آخرین و بالاترین شکر، شکر عملی است بدین صورت که انسان هر نعمتی را در جای خودش استفاده کند. [مثلا شکر قلم خوب نوشتنه و شکر کتاب، خوب خواندنه]
هر چیزی که خدا حلال کرده در مرزی که اسراف و تجمل گرایی نباشه در مرحله معقولی استفاده کنید.
در مکتب اسلام مادیات مقدمه معنویات است (میگه اگر خوردید بخورید که شکر و عبادت کنید) و این مادیات اگر مقدمه معنویات باشه مادیات هم عبادت میشه.
شما اگر یک غذای مقوی مبخوری که بتونی بیشتر مطالعه کنی اون غذا مقوی هم که میخوری اون هم عبادته چون مقدمه عبادته.
قرآن مادیات و معنویات رو در هم گره زده
میگه بخورید (چیز های دنیوی) و عمل صالح انجام دهید تا میوه های بهشتی (چیز های اُخروی) بخورید.
اگر از مخلوق تشکر میکنیم بخاطر دستور خدا است.
شکر نمونه روشن عبادت است. (چون میگه شکر کنید اگر اهل عبادت هستید) شکر خدا واجب است چون دستور خداوند است.
خدا به موسی گفت حق شکر من را انجام بده
موسی گفت : من نمیتونم (از بس زیاد هستند)
و خدا وند گفت: من همینو میخواستم! (که بگی من نمیتونم)
اینطوری شکر کنید : الحمدالله بعدد ما احاط به علمک (خدایا به عدد آنچه به آن علم داری شکر) آن هم برای همه نعمت هایی که به من و غیر من دادی! (والدین و... {سوره بقره آیه 172}
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.