.::التماس دعا::.

۵۲۰ مطلب با موضوع «سنگین» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۰۲ ب.ظ پوریا قلعه
لعنت به ظالمین و مفسدین

لعنت به ظالمین و مفسدین

چهار جمله از چهار کودک که در 
تاریخ بشر به خط سیاه حک شده است 

یک: دختر سوری بود که در وقت جان
 کندن یعنی آخرین مرحله زندگیش گفت :
 همه چیز را به خداوند خواهم گفت

 

دوم: دختر معصومی که از وحشت
 جنگ سوریه از صحنه جنگ فرار 
میکرد خطاب به خبرنگاری که 
می خواست ازش فیلم بگیرد در 
حالت گریه وزاری گفت : 
عموبه خاطر خدا عکسم را نگیر
چون بی حجاب ام

 

سوم: دختری کوچکی بود که از گرسنگی 
چنین گفت: ای الله چیزی نمانده از
 گرسنگی بمیرم نان خوردن نداریم
 مرا به جنت خود ببر که در آنجا نان بخورم

 

چهارم دختر افغانی بود که در انفجار 
دستش زخمی شده بود دکتردرحال 
آمادگی برای عمل جراحی بودتا 
دستش را قطع کند دخترک گفت: 
آقادکتر آستینم را پاره نکن جز
 این لباس دیگر ندارم

 

 

این نتیجه تمام جنگهاست چه ببری چه ببازی..

۲۸ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۰۲ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۰۸ ق.ظ پوریا قلعه
بخشش

بخشش

فردی که رویکردی کاسبکارانه دارد، وقتی قرار باشد ببخشد و در مقابل نستاند، حس می‌کند فریب‌ خورده و مغبون شده است. ولی برای انسان رشدیافته‌ی «مولد» بخشش نشانه‌ی قدرت، ثروت و وفور است. فرد با عمل بخشش، زنده بودن خویش را به بیان می‌آورد و آن را تقویت می‌کند. 

 

«انسانی که می‌بخشد، چیزی را در انسانی دیگر می‌آفریند و آنچه بدین ترتیب آفریده شده، دوباره به سوی خودش بازمی‌گردد؛ فرد در بخشش حقیقی، نمی‌تواند آنچه را که به او بخشیده می‌شود نپذیرد و نستاند. بخشش آن دیگری را هم بخشنده می‌کند و هر دو در لذت آنچه آفریده‌اند سهیم می‌شوند.»

 

✍🏽 اروین د یالوم

📕 روان درمانی اگزیستانسیال 

۲۸ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۰۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۴:۴۴ ب.ظ پوریا قلعه
ترس از مرگ

ترس از مرگ

از بیشتر مراجعه‌کنندگانم می‌پرسم: دقیقا از چه چیز مرگ می‌ترسید؟


پاسخ‌های مختلفی که به این پرسش می‌دهند، غالبا به درمان سرعت می‌بخشد. وقتی که از جولیا(یکی از مراجعین) پرسیدم: «چرا مرگ اینقدر ترسناک است؟ چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را می‌ترساند؟» فورا پاسخ داد: «همه کارهایی که انجام نداده‌ام» پاسخ جولیا به جانمایه‌ای اشاره می‌کند که برای همه آنهایی که به مرگ می‌اندیشند یا با آن روبرو می‌شوند اهمیت دارد: رابطه دو جانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نزیسته. به عبارت دیگر، هرچه از زندگی کمتر بهره برده باشید، اضطراب مرگ بیشتر است. در تجربه کامل زندگی هرچه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید. نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیان کرده است: «زندگیت را به کمال برسان و بموقع بمیر» همان طور که زوربای یونانی با گفتن این حرف تاکید کرده است:«برای مرگ چیزی جز قلعه ای ویران به جای نگذار» و سارتر در زندگینامه‌اش آورده: «آرام آرام به آخر کارم نزدیک می‌شوم... و یقین داشتم که آخرین تپش‌های قلبم در آخرین صفحه‌های کارم ثبت می‌شود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت».


اروین یالوم/ خیره به خورشید

۲۴ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۴۴ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۳۳ ب.ظ پوریا قلعه
خصلت‌های بچگانه‌

خصلت‌های بچگانه‌

تنها بچه‌ها نیستند که بچگانه رفتار می‌کنند. بزرگسالان نیز ورای هارت و پورت‌هایشان، متناوباً بازیگوش، مضحک، خیال‌باف، آسیب‌پذیر، افسارگسیخته، وحشت‌زده، شرمسار و نیازمند دلداری و گذشت میشوند.

ما در دیدن شیرینی و شکنندگی بچه‌ها و طبیعتا کمک کردن به آنها و آرام‌کردن‌شان حسابی خبره هستیم. میدانیم که نزد آنان چطور بدترین وسواس‌ها، کینه‌جویی‌ها و خشم‌های خود را کنار بگذاریم.
میتوانیم انتظاراتمان را واسنجی کنیم و توقعات کمتری نسبت به همیشه داشته باشیم؛ دیرتر عصبانی میشویم و کمی بیشتر نسبت به امکان عصبانیت ناخواسته هوشیاریم.

ما خودخواسته با آنان با مهربانی رفتار می‌کنیم ولی به طرز عجیب و اسفناکی از بروز چنین مهری به هم‌سن‌وسالانمان روی‌گردانیم.

زندگی کردن در دنیایی که انسان‌های بسیاری با بچه‌ها خوش‌رفتاری می‌کنند، فوق‌العاده است. حتی بهتر هم می‌شد اگر در جهانی زندگی می‌کردیم که نسبت به خصلت‌های بچگانه‌ی یکدیگر کمی خوش‌رفتارتر بودیم.

 

📕 سیر عشق
✍️ آلن دوباتن

۲۲ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۳۳ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۲۷ ب.ظ پوریا قلعه
لمس عشق

لمس عشق

احتمالا عشق را همه تجربه کرده‌اند!

کسی با قلب و دیگری با عقل
کسی ماندگار و دیگری یادگار
کسی در دل و دیگری بر زبان
کسی لا به لای کتاب‌های شعر و دیگری در ریاضیات!
کسی کنار گلدان کوچک شمعدانی و دیگری در تماشای یک شب مهتابی

هر کس به طریقی آن را تجربه می‌کند؛
اما کمتر کسی است که عشق را زندگی کند، لمس کند، بفهمد؛
وسیله‌ای نداند برای جبران نداشته‌هایش و بدتر از همه آن را بازیچه نکند برای هوس‌های گاه‌ به‌ گاه و نگاه‌های نابجا...

 

✍️ فاطمه یزدی

۲۲ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۲۷ ۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۰۲ ب.ظ پوریا قلعه
داستان گفتگوی 2 سگ

داستان گفتگوی 2 سگ

روزی سگی داشت در چمن علف می خورد، سگ دیگری از کنار چمن گذشت، چون این منظره را دید تعجب کرد و ایستاد. آخر هرگز ندیده بود که سگ علف بخورد!
ایستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می خوری؟!
سگی که علف می خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت:
من؟ من سگ قاسم خان هستم!
سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت:
سگ حسابی! تو که علف می خوری؛ دیگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز یک چیزی؛ حالا که علف می خوری دیگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش..!!

 

📕 زمستان بی‌بهار

✍️ ابراهیم یونسی

 

۲۲ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۰۲ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۵:۰۲ ب.ظ پوریا قلعه
افراد تحقیر کننده

افراد تحقیر کننده

افراد تحقیر کننده نقش چاقو را در هر محفلی دارند . زبانی به زهرآگینی تیغ‌های خارپشت دارند. شما هیچگاه از این‌ها تعریفی بدون نقص نمی‌شنوید. آنها همواره در هر صفحه‌ای سفید لکه‌ای سیاه پیدا خواهند کرد.

افراد این گروه سفیهانه دیگران را کوچک می‌کنند تا از خود فردی بزرگتر بسازند. این افراد اعتماد بنفس اندکی دارند و همواره حس می‌کنند وجود صفات مثبت در شما یا دیگران آنها را تهدید میکند. تنها طریقی که افراد این گروه برای ادامه‌ی حیات اجتماعی بلدند بریدن و کوچک کردن تصویر دیگران است تا مبادا از تصویر ذهنی آن‌ها از خودشان بزرگتر باشد.

 

📕 آدم‌ های سمی
✍️ لیلیان گلاس

۲۰ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۰۲ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۳۵ ب.ظ پوریا قلعه
میل سیری ناپذیر

میل سیری ناپذیر

تمام مدت عمر با افرادی سر و کار داشته‌ام که میل سیری ناپذیری برای یک خواسته‌ی جدید داشته‌اند. یک قطعه زمینِ دیگر، یک ملک دیگر، یک ماشین مدل بالا، یک وسیله‌ی جدید.
انگار همه چیز را می‌خواهند ببلعند؛ اما وقتی با این آدم‌ها حرف می‌زنید و می‌خواهند درمورد احساساتشان بگویند، می‌دانی چه می‌گویند؟ آن‌ها با داشتن اینهمه رفاه و امکانات هنوز به دنبال محبت هستند‌.

چنان تشنه‌ی محبت بوده‌اند که به اشتباه چیزهای دیگری را جایگزین آن کرده‌اند. آن‌ها به شدت رو به مادیات آورده‌اند و چشم دارند که معنویات به دنبال آن‌ها بدود. هیچگاه نمی‌توان مادیات را جایگزین مهر و محبت و عشق کرد.

 

✍️ میچ آلبوم
📕 سه‌شنبه‌ ها با موری

۲۰ اسفند ۹۸ ، ۱۴:۳۵ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۰۴ ب.ظ پوریا قلعه
چشم ها را جدی بگیریم

چشم ها را جدی بگیریم

چشم ها داستان های زیادی برای گفتن دارند...

 

بیشتر از دهن ها..!

دهن ها خجالتی اند...

ملاحظه کارند...

ساکت میشن...

لوس میشن...

ناراحت میشن...

اون حرفی که نباید رو میزنن و اونی که باید رو نه!

 

اما چشم ها نه...

سیاست ندارند...

پنهون کاری بلد نیستن...

اما تا دلت بخواد صادق ان...

باید ها و نباید هارو باهم لو میدن!

 

به چشم ها بیشتر از دهن ها میشه اعتماد کرد... جدیشون بگیریم!

۱۹ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۰۴ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۵۵ ب.ظ پوریا قلعه
خود را دریاب...

خود را دریاب...

هر چه را که به دیگری بدهی ، میچرخد و به خودت برمی گردد:

به دیگری بی احترامی میکنی، در واقع نشان می دهی که خودت قابل احترام نیستی.

حقوق شهروندی را رعایت نمی کنی،خود ، در جایی بدون فرهنگ و تمدن زندگی خواهی کرد.

دیگران را نمی بخشی،
خودت در تب و تاب خواهی بود.

به دیگری خشم میگیری ، قبل از آن خودت در خشمت خواهی سوخت چون از تو برخاسته است.

سکوت نمی کنی ، خودت در ازدحام و شلوغی خواهی بود.

گوش نمی کنی ، شنیده نمی شوی.

دیگران را نمی بینی ، نادیده گرفته خواهی شد.

به بدنت توجه نمیکنی، بدنت به تو بی توجهی می کند و بیمار می شوی.

دیگران را مسخره میکنی ، خودت دلقک تر جلوه میکنی.

از دیگری و شرایط نفرت داری ، اما این خودت هستی که مسموم از سم نفرت درون خودت میشوی.

صبور نیستی ، آرامش و نتیجه مطلوب را از دست میدهی.

دوست نمی داری، دوست داشتنی نمی شوی.

خود را دریاب...

 

بیرون زتو نیست
هر چه در عالم هست
در خود بطلب
هر آنچه خواهی
که تویی

 

👤مولانا

۱۹ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه