دو برادر بودند که یکی از آنها معتاد و دیگری مردی متشخص و موفق بود.
برای همه معما بود که چرا این دو برادر که هر دو در یک خانواده و با یک شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتی متفاوت داشته اند؟
از برادرِ معتاد، علت را پرسیدند، پاسخ داد:
علت اصلی شکست من، پدرم بوده است!
او هم یک معتاد بود
خانواده اش را کتک می زد و زندگی بدی داشت
چه توقعی از من دارید؟ من هم مانند او شده ام.
از برادر موفق دلیل موفقیتش را پرسیدند.
در کمال ناباوری او گفت:
علت موفقیت من پدرم است!
من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگی اش را می دیدم و سعی کردم که از آن رفتارها درس بگیرم و کارهای شایسته ای جایگزین آن ها کنم.
طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد.