.::التماس دعا::.

۳۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۳۴ ق.ظ پوریا قلعه
سوال درست!

سوال درست!

جک از دوستش ماکس می پرسد: «فکر می کنی میشه هنگام دعا کردن سیگار کشید؟»
ماکس میگه: «چرا از کشیش نمی پرسی؟»
جک نزد کشیش می رود و می پرسد: «می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم، سیگار بکشم.»
کشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمیشه. این بی ادبی است.»
جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.
ماکس میگه: «تعجبی نداره. تو سئوالت رو درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.»
ماکس نزد کشیش میره و می پرسه « وقتی در حال سیگار کشیدنم می تونم دعا کنم؟»
کشیش مشتاقانه پاسخ می ده: «مطمئناً، پسرم.
مطمئناََ‌
...


حالت امروزی تر:
کسی که نماز میخونه و روزه میگیره ، میتونه اختلاس و دزدی کنه؟ نه!
کسی که اختلاس و دزدی میکنه، میتونه نماز بخونه؟ بله مطمئناً!
پس باید سوال رو درست پرسید!!!

۰۶ بهمن ۹۹ ، ۱۱:۳۴ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۵۴ ق.ظ پوریا قلعه
سنگ قبر

سنگ قبر

تا که بودیم، نبودیم کسی
کُشت مارا غم بی هم نفسی
 
تاکه خفتیم، همه بیدار شدند
تاکه رفتیم، همگی یار شدند
 
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست!

۰۶ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۵۴ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۳۱ ب.ظ پوریا قلعه
اینفوگرافى غفلت

اینفوگرافى غفلت

۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۳۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۰۷ ب.ظ پوریا قلعه
آنگاه...

آنگاه...

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری

می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز
می کنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی!

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۴:۰۷ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ق.ظ پوریا قلعه
تفسیر سوره

تفسیر سوره

گلچین تفسیر استاد قرائتی سوره اعراف سری 1

 

 

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۲:۲۲ ق.ظ پوریا قلعه
شعر یک کودک سیاه پوست

شعر یک کودک سیاه پوست

وقتی به دنیا میام، سیاهم وقتی بزرگ میشم، سیاهم وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم وقتی می ترسم، سیاهم وقتی مریض میشم، سیاهم وقتی می میرم، هنوزم سیاهم ...

 

و تو ، آدم سفید:

وقتی به دنیا میای، صورتی ای وقتی بزرگ می شی، سفیدی وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی وقتی سردت می شه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی وقتی مریض می شی، سبزی و وقتی می میری، خاکستری ای و تو به من می گی رنگین پوست...!

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۰۶ ق.ظ پوریا قلعه
یا غناعت یا خاک گور

یا غناعت یا خاک گور

سعدى مى گوید: در شیراز کسى ما را شام دعوت کرد، رفتیم دیدیم کمرش خمیده، یک موى سیاه در سر و صورت نیست، با عصا به زحمت راه مى‌رود.

 

صاحبخانه بود، نشست، احترامش کردیم، گفتم: حالت چطور است پیرمرد؟

گفت: خوبم، کارى را مى خواهم به خواست خدا انجام بدهم...

 

سعدى مى گوید: به او گفتم چه کارى؟ 

گفت: از شیراز مى خواهم جنس ببرم چین بفروشم، از بازار چین چینى بخرم بیایم شام، شنیده ام آنجا چینى خوب مى خرند، بیایم آنجا بفروشم، دیباى رومى بخرم و ببرم در حلب، شنیده ام دیباى رومى را حلب خیلى خوب مى خرند، گوگرد احمر را بخرم، ان شاء الله این کشورها که رفتم، جنس ها را که خریدم و فروختم بیایم شیراز، بقیه عمر را مى خواهم عبادت کنم.!

 

سعدى مى گوید: من به او نگاه مى کردم امکان داشت فردا به ختم او بروم، اما مى گفت: بروم و بیایم، بقیه عمر را مى خواهم مشغول عبادت شوم.

 

بعد سعدى در جواب تاجر گفت:

 

آن شنیدستم در اقصاى غور

بار سالارى بیفتاد از ستور

 

گفت چشم تنگ دنیا دار را

یا قناعت پر کند یا خاک گور

۰۳ بهمن ۹۹ ، ۱۰:۰۶ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۵۳ ق.ظ پوریا قلعه
اجل

اجل

 به گورستان گذر کن تا ببینی

                   چه خوردند وچه پوشیدند وبردند

 

دو روزی زندگی کردند وآخر

                   به هرحالی که بودندجان سپردند

 

طمع بسیار کردند مال دنیا

                    ز روزی بیشتر هرگز نخوردند

 

همانانی که بودند نورچشمی

                   تنش را در لحد محکم فشردند

 

اگر شاه وگدا،نادار و دارا

                    اجل آمد نفس بگرفت مُردند

۰۳ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۵۳ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۳۷ ب.ظ پوریا قلعه
خودتان را دوست داشته باشید

خودتان را دوست داشته باشید

خودتان را دوست داشته باشید تا آرامش را احساس کنید.

هرزمان مے گویید خودم را دوست دارم،ترس هاے شما ناپدید مے شوند و جرأت شما بیشتر مے شود.

جمله "من خودم را دوست دارم!"آن قدر قدرتمند و مثبت هستند که ذهن و ضمیر نیمه هشیار شما بے درنگ آن را مثل یڪ دستور مے پذیرد.
آن ها بے درنگ بر افکار،احساسات و نظرات شما تاثیر مے گذارند.
زبان بدن شما مثبت تر و شادتر مے شود.
احساس بهترے درباره خود پیدا مے کنید و در نتیجه با کسانے که در اطراف شما هستند گرم تر و صمیمے تر برخورد مے کنید.

همه‌چیز از خودتان شروع مے شود...

۰۱ بهمن ۹۹ ، ۱۷:۳۷ ۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۳۱ ب.ظ پوریا قلعه
... چه سود؟!

... چه سود؟!

بیخبر از حال هم خوابیدن چه سود؟

بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟

 

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید!

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟

 

گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن چه سود؟

 

گر نپرسی حال من تا زنده ام!
بعد مرگم اشک و نالیدن چه سود؟

 

زنده را در زندگی قدرش بدان!
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟


            
گر نکردی یاد من تا زنده ام!
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟

۰۱ بهمن ۹۹ ، ۱۷:۳۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه