.::التماس دعا::.

۵۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۲۱ ق.ظ پوریا قلعه
الهی عاقبت همه بخیر شه و روسفید محشور بشیم.

الهی عاقبت همه بخیر شه و روسفید محشور بشیم.

می گویند

خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد ،

تا بدانی که نمی شود به عبادتت ،

به تقربت و به جایگاهت اطمینان کنی!

 

خدا هیچ تعهدی برای آنکه

تو همانی که هستی بمانی ، نداده است

 

شاید به همین دلیل است که

سفارش شده وقتی حال خوبی داری 

و می خواهی دعا کنی ، 

یادت نرود عافیت و عاقبت بخیری بطلبی

 

 پس به خوب بودنت مغرور نشو 

که شیطان روزی مقرّب درگاه الهی بود!

۱۱ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۲۱ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۱۲ ق.ظ پوریا قلعه
کم گوى

کم گوى

کم گوی و بجز مصلحت خویش مگوی

چیزی که نپرسند ، تو از پیش مگوی...

دادند دو گوش و یک زبان از آغاز 

یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی...

۱۱ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۱۲ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۲۱ ب.ظ پوریا قلعه
تفسیر صوتی سوره آل عمران آیه ٦٠

تفسیر صوتی سوره آل عمران آیه ٦٠

الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُن مِّنَ الْمُمْتَرِینَ

اینها حقیقتی است از جانب پروردگار تو؛ بنابر این، از تردید کنندگان مباش!

 

 

 

۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۰:۲۱ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۲۷ ق.ظ پوریا قلعه
دود کباب

دود کباب

فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت.
دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتـش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود.

فقیری گرسنه بود و سکه ای نداشـت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت.
به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد.
کباب فروش که او را دیده بود به سـرعت از دکان خارج شـده دست او را گرفت و گفت : کجا؟
پول دود کبابی را که خورده ای بده !

حکایت پول دود کباب صدای سکه است.
رندی آنجا حاضر بود و دید که فقیر التماس میکند دلش سـوخت و جلو رفته به کـبابی گفت : این مرد را رها کن.
من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد .
مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صـدای جرینـگ جرینگ سکـه ها به گوش کـبابی خـورد و بعد به او گـفت : بیا این هم صـدای پول دودی که آن مرد خورده بشـمار و تحـویل بگیر.
کبـاب فروش گفـت : این چه پول دادن اسـت؟
گفت : کـسی که دود کبـاب را بفروشـد باید صـدای سـکه را تـحویل بگـیرد !

پول دود کباب صدای سکه است.

 

امثال و حکم
علی اکبر دهخدا

۰۷ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۲۷ ۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ق.ظ پوریا قلعه
آیه های زندگی

آیه های زندگی

قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ

بگو: «من (نیز) اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روزی بزرگ [= روز رستاخیز] می‌ترسم! (انعام/١٥)

 

 

 

 

مَّن یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ

آن کس که در آن روز، مجازات الهی به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خویش ساخته؛ و این همان پیروزی آشکار است.» (انعام/١٦)

 

 

 

 

قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَکُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ قُل لَّا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ

بگو: «بالاترین گواهی، گواهی کیست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه میان من و شماست؛ و (بهترین دلیل آن این است که) این قرآن بر من وحی شده، تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می‌رسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آیا براستی شما گواهی می‌دهید که معبودان دیگری با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنین گواهی نمی‌دهم». بگو: «اوست تنها معبود یگانه؛ و من از آنچه برای او شریک قرارمی‌دهید، بیزارم!» (انعام/١٩)

 

 

 

 

وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ

کاش (حال آنها را) هنگامی که در برابر آتش (دوزخ) ایستاده‌اند، ببینی! می‌گویند: ای کاش (بار دیگر، به دنیا) بازگردانده می‌شدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم، و از مؤمنان می‌بودیم! (انعام/٢٧)

 

 

 

 

بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُوا یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ

(آنها در واقع پشیمان نیستند،) بلکه اعمال و نیّاتی را که قبلاً پنهان می‌کردند، در برابر آنها آشکار شده (و به وحشت افتاده‌اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند بازمی‌گردند؛ آنها دروغگویانند. (انعام/٢٨)

 

 

 

 

وَقَالُوا إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ

آنها گفتند: «چیزی جز این زندگی دنیای ما نیست؛ و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد!» (انعام/٢٩)

 

 

 

 

وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ

اگر آنها را به هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ایستاده‌اند، ببینی! (به آنها) می‌گوید: «آیا این حق نیست؟» می‌گویند: «آری، قسم به پروردگارمان (حق است!)» می‌گوید: «پس مجازات را بچشید به سزای آنچه انکار می‌کردید!» (انعام/٣٠)

 

 

 

 

وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی‌اندیشید؟! (انعام/٣٢)

 

 

 

 

فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ

(آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم؛ تا (کاملا) ً خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛ (و درهای امید به روی آنها بسته شد). (انعام/٤٤)

 

 

 

 

وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ

و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز حشر و رستاخیز می‌ترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌ای جز او [= خدا] ندارند؛ شاید پرهیزگاری پیشه کنند! (انعام/٥١)

۰۷ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۱۹ ب.ظ پوریا قلعه
دکتر و رفتگر

دکتر و رفتگر

محله ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم می کند و من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم، حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود.

همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی می کنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند.

به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، 
جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است...

تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد!!

 

پروفسور سمیعی

۰۶ بهمن ۹۸ ، ۱۶:۱۹ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۲:۰۵ ب.ظ پوریا قلعه
تولد

تولد

تولد چیست؟ 
سوالی که یونسکو برای
همه ملت های دنیا مطرح کرد
بهترین پاسخ از "هند" ارسال شد :

"تولد" تنها روزی است که مادر
با گریه های نوزادش لبخند می زند...

۰۶ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۰۵ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۵۲ ب.ظ پوریا قلعه
بخشندگی

بخشندگی

دو تا کارگر گرفته بودم واسه اثاث کشی. 
گفتن 40 تومن من هم چونه زدم  شد 30 تومن...
بعد پایان کار، توی اون هوای گرم سه تا 10 تومنی دادم بهشون.
یکی از کارگرا 10تومن برداشت و 20 تومن داد به اون یکی.
گفتم مگر شریک نیستید؟
گفت چرا ولی اون عیالواره، احتیاجش از من بیشتره.
من هم برای این طبع بلندش دوباره 10 تومن بهش دادم 
تشکر کرد و دوباره 5 تومن داد به اون یکی و رفتن
داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتونستم اینقدر بزرگوار و بخشنده باشم
اونجا بود یاد جمله زیبایی که روی پل عابر خونده بودم افتادم


بخشیدن دل بزرگ میخواد نه توان مالی...

«همه میتونن پولدار بشن اما همه نمیتونن بخشنده باشن»
«پولدار شدن مهارته اما بخشندگی فضیلت»
«باسواد شدن مهارته اما فهمیدگی فضلیت..»
«همه بلدن زندگی کنن اما همه نمیتونن زیبا زندگی کنن»
زندگی عادته اما زیبا زیستن فضیلت...

۰۶ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۰۴ ب.ظ پوریا قلعه
آیه های زندگی

آیه های زندگی

لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ إِنَّهُ مَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ

آنها که گفتند: «خداوند همان مسیح بن مریم است»، بیقین کافر شدند، (با اینکه خود) مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید! زیرا هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است؛ و جایگاه او دوزخ است؛ و ستمکاران، یار و یاوری ندارند. (٧٢/مائده)

 

 

 

 

قُل لَّا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

بگو: «(هیچ‌گاه) ناپاک و پاک مساوی نیستند؛ هر چند فزونی ناپاکها، تو را به شگفتی اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهیزید ای صاحبان خرد، شاید رستگار شوید! (١٠٠/مائده)

 

 

 

 

قَالَ اللَّهُ هَٰذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

خداوند می‌گوید: «امروز، روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می‌بخشد؛ برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن می‌گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می‌مانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است!» (١١٩/مائده)

 

 

 

 

فَقَدْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ

آنان، حق را هنگامی که سراغشان آمد، تکذیب کردند! ولی بزودی خبر آنچه را به باد مسخره می‌گرفتند، به آنان می‌رسد؛ (و از نتایج کار خود، آگاه می‌شوند). (٥/انعام)

 

 

 

 

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ

(با این حال، نگران نباش!) جمعی از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره می‌کردند، دامانشان را می‌گرفت؛ (و عذاب الهی بر آنها فرود آمد). (١٠/انعام)

 

 

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ

بگو: «روی زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب‌کنندگان آیات الهی چه شد؟!» (١١/انعام)

 

 

 

 

قُل لِّمَن مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ کَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ

بگو: «آنچه در آسمانها و زمین است، از آن کیست؟» بگو: «از آن خداست؛ رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم کرده؛ (و به همین دلیل،) بطور قطع همه شما را در روز قیامت، که در آن شکّ و تردیدی نیست، گرد خواهد آورد. (آری،) فقط کسانی که سرمایه‌های وجود خویش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ایمان نمی‌آورند. (١٢/انعام)

۰۶ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۰۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۱۶ ق.ظ پوریا قلعه
٢ جوان

٢ جوان

روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور 

از سرزمینی با دو دوست جوان 

ملاقات کرد

 

➖این دو دوست بینوا که تا آن زمان 

با گدایی امرار معاش می‌کردند

همچون دو روی یک سکه جدا نشدنی 

به نظر می‌رسیدند

 

🔹پادشاه که آن روز سرحال بود 

خواست به آنها عنایتی کند

پس به هر کدام پیشنهاد کرد 

آرزویی کنند

 

ابتدا خطاب به دوست کوچک‌تر گفت: 

به من بگو چه می‌خواهی 

قول می‌دهم خواسته‌ات را برآورده کنم

 

اما باید بدانی من در قبال هر لطفی 

که به تو بکنم دو برابر آن را 

به دوستت خواهم کرد❗️

 

دوست کوچک‌تر پس از کمی فکر 

با لبخندی به او پاسخ داد: 

یک چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..❗️

 

 

🔘 یادتون باشه حسادت رفیق 

از رقابت رقیب خطرناک تره.....

۰۶ بهمن ۹۸ ، ۰۷:۱۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه