این نفس فردا نمی آید به دست
پس به شادی بگذرانش تا که هست...
این نفس فردا نمی آید به دست
پس به شادی بگذرانش تا که هست...
لبخند بزن به نسیمی که مدام نوازشت می کند
و به بلبلانی که با حس و شوقی وصف ناپذیر برایت ترانه ای عاشقانه سر می دهند
لبخند بزن به دیروزی که خوش بود
و به امروزی که زیباست
و به فردایی که رویایی خواهد بود ... لبخند بزن به آسمانی که برای لطافت زمین زیر پایش، اشک شوق جاری می سازد
لبخند بزن به شقایق ها، نیلوفر های آبی و نرگس ها
لبخند بزن به خدایی که با نعمتهایش، لبخند را میهمان لبهایت می کند ...