اونقدر آدمها قبل من و تو غصه خوردن، لب پنجره سیگار کشیدن، عاشق شدن، فارغ شدن، فحش دادن..
اونقدر آدمها قبل من و تو بردن، باختن، گذاشتن رفتن، گم و گور شدن..
اونقدر آدمها قبل من و تو به گذشتشون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن..
حالا کجان؟
رها کن رفیق.. رها کن بره..
گله ها را بگذار !
ناله ها را بس کن !
روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی !
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را !
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود !
تا بجنبیم تمام است تمام !
روزها رو دیدی که به برهم زدن چشم گذشت …؟
یا همین سال جدید !
باز کم مانده به عید !
این شتاب عمر است …
🔸من و تو باورمان نیست که نیست...
اگر کسی بداند که ما فقط یک مسافر هستیم
در این دنیا و باید از آن بگذریم ، هرگز جز اینکه
وظیفه انسان بودن خود را انجام دهد به چیز دیگری
فکر نخواهد کرد ،
متن زیبائی را نوشته آید، ما نباید خودمان را
اسبر روزگار کنیم بلکه ما از روزگار برتریم و روزگار
باید تابع ما شود ، چون تمام این کائنات برای وجود
ما ساخته شده ، عمر ما فقط چند ساعتی بیش نیست و ما هنوز در غفلت هستیم