از حموم عمومی در اومدیم و نم نم بارون میزد ،خانومی جوان و محجبه بساط لیف و جوراب و ... جلوش پهن بود ،دوستم رفت جلو و آروم سلام کرد و نصفه بیشتره لیف و جوراباشو خرید !
تعجب کردم و پرسیدم: داداش واسه کی میخری ؟
ما که تازه از حموم در اومدیم ،اونم اینهمه !
گفت: تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره ،وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جا گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !
پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ،برگشت تو حموم و صدا زد: نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه...
برگی از خاطرات جهان پهلوان تختی (شادی روحش فاتحه مع الصلوات)
آنچه که تختی داشت و دیگران ندارند.
الکساندر مدوید دارنده 10 طلای جهان و المپیک از کشتی خاطره انگیزه اش با آقا تختی می گوید :
«از ناحیه پای راست به شدت آسیب دیده بودم و غلامرضا در حال عبور از رختکن به چشم دید که پزشک تیم شوروی در حال بانداژ پای مصدوم من است. زمانی که تختی رفت، دکتر بلافاصله رو به من کرد و گفت دیگر کارت تمام است،حریف فهمید پای راست تو آسیب دیده و راحت شکستت میدهد. حتی سرمربی تیم از من خواست انصراف بدهم و کشتی نگیرم زیرا تختی کشتی گیر سر سخت و قدرتمندی بود و همیشه کشتی های من با او یک بر یک یا یک بر صفر می شد اما من روی تشک حاضر شدم و غلامرضا در طول مبارزه حتی یک بار هم به پای آسیب دیده من دست نزد و در آخر تختی با نتیجه مساوی و به خاطر 100 گرم وزن بیشتر به من باخت اما برنده واقعی او بود. او با همه کشتی گیران دنیا فرق داشت، آن مبارزه ام با او پاکترین مبارزه عمرم بود.»
این تنها بخشی از خاطرات الکساندر مدوید، چهره افسانهای کشتی جهان و دارنده سه مدال طلای المپیک و هفت مدال طلای جهان و از همدورهای های جهان پهلوان تختی است.
اتفاقی که در جریان رقابتهای جهانی ۱۹۶۲ تولیدو در آمریکا رخ داد. تختی به راحتی میتوانست با استفاده از آسیب دیدگی شدید مدوید شکست یک سال قبل مقابل او در تهران را جبران کند اما او تختی بود معتقد بود باخت جوانمردانه بهتر از برد ناجوانمردانه است او نمیتوانست مانند همه باشد که اگر اینگونه بود، جهان امروز در سوگ نیم قرن بی جهان پهلوان بودن آه و حسرت نمیکشید.
تمامی رقبای خارجی آقا تختی وقتی مصاحبه هایشان را می خوانی یا می بینی مثل مدوید، احمد آییک ترک یا چند کشتی گیر دیگر شوروی همگی میگویند تختی یک چیز دیگری بود.
این یک چیز دیگری بود یعنی چی؟
یعنی افتاده بود
با گذشت بود
جوانمرد بود
حسود نبود
هیچ چیزی را برای خودش نمی خواست
مدام پیگر مشکلات مردم بود
به بزرگتر هایش احترام می گذاشت
پهلوان بود
قهرمان جهان و المپیک بود
دل نازک بود
با خدا بود
تمامی مردم را یکسان دوست داشت
اهل دروغ نبود
به دنبال شورای شهر و نمایندگی مجلس نبود
انقدر خوب بود که حریفانش هم دوستش داشتند
تختی همیشه و در همه حال به مردم تعظیم می کرد چه با مدال چه بی مدال.
خلاصه که به نظر من خدا تمامی خوبی ها را یک جا به آقا تختی داده بود.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.