آدم های امن همانهایی هستند
که همه چیز میتوانی بهشان بگویی،
بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند...
میتوانی کنارشان احساس بودن کنی...
کسانیکه فقط خود خود خودت هستی که براشون مهمی کسی که ﺩﺳﺘــــﺖ ﺭﺍ می گیرد ....
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺧﯿـــــــﺎﻝ ...
ﺩﺳـــــتت را می گیرد ﺑﻪ ﺭﺳــــﻢ ِمحبت ...
ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳــــــﺖ ﻫــــﻮﺍیت ﺭﺍ ﺑﯽ ﺍﺟــــــــﺎﺯﻩ به رسم رفاقت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد !
گاهی تورا فرو میریزد برای بنای جدید....
آدم های امن گل های قالی اند،
نه انتظار چیده شدن دارند نه دلهره پژمردن،
همیشگی اند،
گنجینه اند،
سرمایه اند،
آرامش خاطرند،
کاش هرکس یک آدم امن در زندگیش داشته باشد.
عجب دعایی کردی خط آخر.
من دیروز داشتم کتاب بار هستی میلان کوندرا که ده سال قبل خوانده بودم را ورق میزدم، دیدم در صفحه ای حاشیهای نوشتم.
نوشته بودم که کوندرا میگه، دو جور پیوند وجود دارد. بین انسانها. پیوند بد. پیوند متوسط یا همان پیوند خوب و بد، که در نوسان است. اما پیوند خوب نداریم.
اگر آن برداشت درست باشد، ما یک آدم امن که همیشگی باشد نداریم.
این خیلی پیام مهمی است. میخواهد بگوید انتظار زیاد داشتن یک امید نادرست است. غیر واقعی است. یک دست دراز کردنی است به سوی چیزی که وجود ندارد. پس از ما میخواهد که حواسمان جمع باشد.
این توصیه، توصیه خوبی است برای عوام، و توصیه بدی است برای خواص. میگوید که بیاییم و معمولی باشیم. معمولی بخواهیم. این مبحث خیلی مهمی است در زندگی امروز بشر. میگوید از رقابت دور. لایک کمتری خوردی، فدای سرت، خوردی که خوردی، تو آدم معمولی ای هستی.
این آرامش بخش است. اما میشود باور داشت، که بله، یک رفیق تا پای جان هم پیدا میشود، من ندارم، تو نداری، ولی هست. انسان میتواند اینقدر بالا برود.
کوندرا هم همین را میگوید، میگوید ما خودمان را گول میزنیم. و هر این است که در گول زدن خودمان مهارت داشته باشیم.
درست میگوید. آدم امن همیشگی میشود پیدا کرد. خدا کند که بشود...