اگر تخته ای را روی زمین بگذاریم و از شما بخواهیم در ازای 20 هزار تومان روی آن راه بروید ، حتما این کار را انجام خواهید داد، چون کار بسیار آسانی است. اما اگر همان تخته را به عنوان پلی میان دو ساختمان صد طبقه قرار دهیم و بخواهیم که همان کار را در ازای 20 هزار تومان انجام دهید ، آیا این کار را انجام می دهید؟
واضح است که چنین کاری نمی کنید. زیرا دریافت آن 20 هزار تومان دیگر مطلوب یا حتی ممکن به نظر نمی آید. حالا اگر فرزندتان در ساختمان رو به رو در آتش گرفتار شده باشد ، آیا برای نجات او از روی تخته عبور می کنید؟
بدون تردید این کار را انجام خواهید داد، چه 20 هزار تومان را بگیرید و چه نگیرید. چرا بار نخست گفتید به هیچ وجه از آن تخته میان دو آسمان خراش نمی گذرید و بار دوم اصلا تردید نکردید؟ خطر در هر دو شرایط یکسان است . پس چه چیزی در این میان تغییر کرده است؟
«هدفتان تغییر کرده است»
"وقتی دلیلی کافی و بزرگ داشته باشیم، راه هر کاری را پیداخواهیم کرد!"
چقدر هدف مطلب مهمی است.
اما کلمه راه... در واقع هدف تامین کننده انرژی است. راه را انتقال بلدبم، بلکه انگیزه و انرژی طی طریق راه نداریم و کم میآوریم که با لینک هدف خوب، تامین میشود.