زن ها تا وقتی کم سن و سالند عشق برایشان همه چیز است.

آب و نان، خواب و خوراک...

چشمشان را به روی نقطه ضعف های طرف مقابل می بندند.

همین که عاشقشان باشد کفایت می کند...

دلشان گرم بوسه های یکهویی، بغل کردن های یکهویی، غیرتی شدن های یکهویی، قهر و آشتی کردن ها و همه این دیوانگی های عاشقانه می شود.

 

اما زن ها هر چه سنشان بالاتر برود الویت رابطه برایشان امنیت می شود نه عشق...

به دنبال یک تکیه گاه می گردند...

کسی که خوب بلد است اضطراب یک زن را آرام کند...

زن ها برای اشک هایشان، دلتنگیهای گاه و بیگاهشان یک درک مردانه میخواهند...

 

دلشان میخواهد چشم هایشان را ببندند و برای لحظاتی همه ترس شان را از آینده بسپارند به یک آغوش مردانه...

زن ها برای دنیای عمیق و بزرگشان یک مرد بزرگ میخواهند...