❤️ عشق اگه انسان بود شبیه مادر شهید علی احمدی میشد که ۳۸ سال، هر روز، تصویر پسر شهیدش رو که در بلوار اصلی روستای بنهگز تنگستان در بوشهر نصب شده رو تمیز و بوس میکنه.
❤️ عشق اگه انسان بود شبیه مادر شهید علی احمدی میشد که ۳۸ سال، هر روز، تصویر پسر شهیدش رو که در بلوار اصلی روستای بنهگز تنگستان در بوشهر نصب شده رو تمیز و بوس میکنه.
بهره ی هر کدام شما از زمین،
به اندازه طول و عرض قامت شماست.
امام علی(ع)
مثنوی یک قصهای دارد:
حکایت یک گاو است که از صبح تا شب، توی یک جزیره سبزِ خوش آب و علف مشغول چراست. خوب میچرد، خوب میخورد، چاق و فربه میشود، بعد شب تا صبح از نگرانی اینکه فردا چه بخورد، هرچه به تناش گوشت شده بود، آب میشود !
حکایت آن گاو، حکایت دل نگرانیهای بیخود ما آدمهاست.
حکایت همان ترسهایی، که هیچوقت اتفاق نمیافتد، فقط لحظههایمان را هدر میدهد.
یک روز چشم باز میکنی، به خودت میآیی، میبینی عمری در ترس گذشته سپری کردی و لذتی از روزهایت نبردی .
معتاد شدهایم، عادت کردهایم هر روز یک دلمشغولی پیدا کنیم. یک روز غصه گذشته رهایمان نمیکند، یک روز دلواپسی فردا ...
مدتیست فکرم مشغول این تک بیتِ «باید پارو نزد وا داد» شده است. خوب است گاهی، دلمان را به دریا بزنیم، توکل کنیم و امیدوار باشیم موج بعدی که میآید ما را به جاهای خوب خوب میرساند ...
باور کنید همان فکرش هم خوب است، شما را به جاهای خوب خوب میرساند!
صاحب میخانه ای در روستای دوردستی نزدیک شهر اولایت اسپانیا تابلویی در آنجا نصب کرده است با این مضمون:
درست زمانی که موفق شدم به تمام جوابها دست پیدا کنم، تمام سوالات عوض شدند.
مرشد میگوید: ما همواره به فکر پیدا کردن جواب هستیم. احساس می کنیم که یافتن پاسخ ها برای درک معنای حیات ضروری است، اما از آن مهمتر این است که به طور کامل به زندگی دل بدهیم و به زمان اجازه دهیم که به مرور راز های هستی مان را بر ما آشکار کند و از درک آیات خدا عاجز میمانیم.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
زمانی بر امت من فرا رسد که به چهار چیز علاقمند شوند و چهار چیز را فراموش نمایند؛ اینها از من بیزارند و من هم از آنها بیزارم، آنها عبارتند از:
⓵ به دنیا دل ببندن
و آخرت را فراموش کنند؛
⓶ به مال علاقهمند شوند
و حساب را از یاد ببرند؛
⓷ قصرها را دوست بدارند
و قبرها را از یاد ببرند؛
⓸ خود را دوست دارند
ولی خدا را فراموش کنند.
میدانید آخرین زنگ
زندگی تان کی میخورد!؟
خدا میداند، ولی... آن روز که آخرین
زنگ دنیا میخورد، دیگر نه میشود
تقلب کرد و نه میشود سر کسی کلاه گذاشت!
آن روز تازه می فهمیم که دنیا با همه
بزرگی اش از یک جلسه امتحان مدرسه
هم کوچکتر بود؛ و آن روز تازه می فهمیم
که زندگی عجب سوال سختی بود! سوالی
که بیش از یک بار نمی توان به آن پاسخ داد.
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا
میخورد، روی تخته سیاه قیامت،
اسم ما را جزءِ خوب ها بنویسند ...
خدا کند حواسمان بوده باشد که
زنگ های تفریح آنقدر در حیاط نمانده
باشیم که حیات زندگی را از یاد برده باشیم.
خدا کند که دفتر زند گی مان را زیبا جلد
کرده باشیم و سعی ما بر این بوده باشد
که نیکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی
کنیم و بدانیم که دفتر دنیا، چرک نویسی
بیش نیست؛ چرا که ترسیم عشق
حقیقی در دفتر دیگر است
دقایقی را که به عیب جویی،
دیگران می گذرانیم،
اگر صرف،
اندیشیدن به عیبهای خود کنیم،
فایده های زیادی می بریم،
که کوچکترین آن خودشناسی است...
امیرالمومنین علی علیهالسلام:
عاقلترین مردم کسی است که
به عیبهای خویش بینا،
و از عیوب دیگران نابینا باشد.
در بیشتر موارد مقصود از واژه «قبر» در واقع مسائل برزخ است؛ مانند : «ان القبر روضه من ریاض الجنة او حفرة من حفرالنار» بحارالانوار، ج 6، ص 159، روایت 19. «قبر یا روضه اى از ریاض بهشت و یا جایگاه پستى از جایگاه هاى آتش است». البته قبر برزخى و قبر خاکى یک ارتباط خاصى با هم دارند که مجال طرح آن نیست؛ ولى باید توجه داشت که عمده مسائل شب اول قبر و پس از آن، مرتبط با عالم برزخ است، نه قبر خاکى. نگا: عروج روح، ج 7، صص 69 و 114. بنابراین هم عذاب قبر و فشار آن و هم شادى ها و فراخى هاى آن، مرتبط با عالم برزخ بوده و با قالب بدن برزخى، صورت مى گیرد و قبر خاکى در این موارد، خصوصیتى ندارد. ازاین رو اگر مرده اى را بسوزانند، یا آن را بخورند، یا به دریا بیندازند و یا آن را مومیایى کرده و در محفظه هاى خاصى نگه دارند؛ باز هم مسائل شب اول قبر، فشار قبر، سؤال، مکافات و ... براى آنان خواهد بود و شب اول قبر آنها، همان شبى است که این بدن ها یا به دریا انداخته شد، یا طعمه حریق گشته و یا خوراک حیوانى قرار گرفته است. شب اول قبر شهیدانى که پس از مدت مدیدى، اجساد مقدس و مطهر آنان یافت مى شود؛ همان شبى است که در بیابان ها مانده اند. حضرت امیر علیه السلام مى فرماید: «فروگذار نمى شود احدى از مردم که در شرق و غرب زمین و دریا و صحرا هستند؛ مگر آن که فرشته هاى سؤال کننده، به ملاقات آنان خواهند رفت». علم الهدى، معاد و عدل، ص 100.
پرسشهای شب اول قبر :
نکیر و منکر نام دو فرشته عذاب است که