.::التماس دعا::.

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۹، ۰۱:۱۷ ب.ظ پوریا قلعه
زندگی با قلب

زندگی با قلب

کوچیکتر که بودیم بی دلیل میخندیدیم
بی بهونه گریه میکردیم ؛

صبوری حالیمون نبود ...
بی دلیل شاد بودیم ...

شاید سنمون ۲ رقمی هم نشده بود ها
اما معرفتمون بی رقم بود ،

اما این روزا، بد شدیم !

درِ کلاس معرفت رو بستیم ،
پُلمپش کردیم ...

برای بخشیدن دنبال دلیل میگردیم !

از بلند خندیدن هراس داریم که نکنه نیمه شب گوش های همسایه رو اذیت کنه ...

از گریه کردن هم میترسیم که نکنه دشمنمون از دور ما رو ببینه و از ته دل شادی کنه ...

" ما آدما این روزا عجیب از بچگیمون، فاصله گرفتیم "

۱۰ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۱۷ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۲۸ ق.ظ پوریا قلعه
هدایت الهی

هدایت الهی

هرجا که در موقعیتی سرگردان هستی و نمیتوانی ببینی که چگونه از آن بیرون بیایی؛ فکر نکن،  
در یک بیفکری عمیق فرو برو و بگذار که هادی درون، راهنماییت کند.
در ابتدا میترسی و احساس ناامنی می‌کنی، ولی به زودی، وقتی هربار به نتیجه گیری درستی رسیدی،
وقتی هربار بر دری درست وارد شدی، شهامت پیدا می‌کنی و اعتماد خواهی کرد. اگر چنین اعتمادی روی بدهد، من آن را ایمان میخوانم.
ایمان مذهبی درحقیقت همین است، اعتماد به هادی (هدایک کننده) درون.
تعقل بخشی از نفس است؛ این تویی که خودت را باور کرده ای.
لحظه ای که عمیقا وارد وجود خودت شوی، وارد روح کائنات گشته ای،
هادی درونی تو بخشی از هدایت الهی است.
وقتی از آن پیروی می‌کنی، از الوهیت تبعیت می‌کنی؛
وقتی از خودت پیروی می‌کنی، چیزها را پیچیده می‌کنی و نمیدانی که چه‌ کار می‌کنی.
میتوانی فکر کنی که خیلی  زرنگ هستی،  ولی نیستی،
خرد wisdom از قلب می آید، مربوط به عقل نیست.
خرد از درونی ترین ژرفای وجودت می آید، به سر ربطی ندارد.
سرت را قطع کن، بی َسر شو و وجود را دنبال کن، به هرکجا و هر چیز که رهنمون شود.
حتی اگر تو را به خطر بکشاند، وارد خطر شو، زیرا راه تو و رشد تو در آن خواهد بود.
به وسیله ی آن خطر، تو رشد خواهی کرد و بالغ میگردی.
حتی اگر هادی درون تو را به سوی مرگ راهنمایی کند، واردش شو، زیرا راه تو این خواهد بود.
از آن پیروی کن، به آن اعتماد کن و با آن حرکت کن.

۱۰ بهمن ۹۹ ، ۱۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۹، ۰۸:۱۶ ق.ظ پوریا قلعه
تفکر

تفکر

افرادی که اجتناب می‌کنند از تنهایی و خلوت خود، ترس از مواجه شدن با خویش را دارند!
افرادی که امنیت و صلح درونی با خود ندارند از، تنهایی خود می‌ترسند.
خودشان را در کارهایی مشغول می‌کنند که این خلوت هیچ وقت صورت نگیرد.
کار کردن افراطی، رابطه های عاطفی مکرر و زیاد، گذراندن وقت و افراطی عمل کردن در شبکه های اجتماعی،حواس پرتی های دائمی!
این ها همه اجتناب از خود و دنیای درون است.
هیچ هم آغوشی غیر از سکوت و خلوت با خود مارا به ژرف ترین شناخت و خلوص نمی‌برد.

 

 

 

 

 

چرا پیامبر فرمود: «یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.»؟

برای خواندن این مطلب کلیک کنید...

۰۹ بهمن ۹۹ ، ۰۸:۱۶ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۹، ۰۱:۱۱ ب.ظ پوریا قلعه
هزارپا و لاکپشت

هزارپا و لاکپشت

هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند...

همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت.

یک لاک پشت حسود...!

او یک روز نامه‌ای به هزارپا نوشت:
ای هزارپای بی نظیر!
من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم و می خواهم بپرسم چگونه می‌رقصید؟!

آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟

در انتظار پاسخ هستم...

هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟

و بعد از آن کدام پا را؟!
متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.

سخنان بیهوده دیگران از روی بدخواهی و حسادت می تواند بر نیروی تخیل ما غلبه کرده و مانع پیشرفت و بلند پروازی ما شود.

۰۸ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۱۱ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۳۴ ق.ظ پوریا قلعه
سوال درست!

سوال درست!

جک از دوستش ماکس می پرسد: «فکر می کنی میشه هنگام دعا کردن سیگار کشید؟»
ماکس میگه: «چرا از کشیش نمی پرسی؟»
جک نزد کشیش می رود و می پرسد: «می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم، سیگار بکشم.»
کشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمیشه. این بی ادبی است.»
جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.
ماکس میگه: «تعجبی نداره. تو سئوالت رو درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.»
ماکس نزد کشیش میره و می پرسه « وقتی در حال سیگار کشیدنم می تونم دعا کنم؟»
کشیش مشتاقانه پاسخ می ده: «مطمئناً، پسرم.
مطمئناََ‌
...


حالت امروزی تر:
کسی که نماز میخونه و روزه میگیره ، میتونه اختلاس و دزدی کنه؟ نه!
کسی که اختلاس و دزدی میکنه، میتونه نماز بخونه؟ بله مطمئناً!
پس باید سوال رو درست پرسید!!!

۰۶ بهمن ۹۹ ، ۱۱:۳۴ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۵۴ ق.ظ پوریا قلعه
سنگ قبر

سنگ قبر

تا که بودیم، نبودیم کسی
کُشت مارا غم بی هم نفسی
 
تاکه خفتیم، همه بیدار شدند
تاکه رفتیم، همگی یار شدند
 
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست!

۰۶ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۵۴ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۳۱ ب.ظ پوریا قلعه
اینفوگرافى غفلت

اینفوگرافى غفلت

۰۵ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۳۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۲:۰۷ ب.ظ پوریا قلعه
آنگاه...

آنگاه...

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری

می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز
می کنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی!

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۴:۰۷ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ق.ظ پوریا قلعه
تفسیر سوره

تفسیر سوره

گلچین تفسیر استاد قرائتی سوره اعراف سری 1

 

 

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۱۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۲:۲۲ ق.ظ پوریا قلعه
شعر یک کودک سیاه پوست

شعر یک کودک سیاه پوست

وقتی به دنیا میام، سیاهم وقتی بزرگ میشم، سیاهم وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم وقتی می ترسم، سیاهم وقتی مریض میشم، سیاهم وقتی می میرم، هنوزم سیاهم ...

 

و تو ، آدم سفید:

وقتی به دنیا میای، صورتی ای وقتی بزرگ می شی، سفیدی وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی وقتی سردت می شه، آبی ای وقتی می ترسی، زردی وقتی مریض می شی، سبزی و وقتی می میری، خاکستری ای و تو به من می گی رنگین پوست...!

۰۴ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه