.::التماس دعا::.

۱۴۴۲ مطلب توسط «پوریا قلعه» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۶:۰۰ ب.ظ پوریا قلعه
بعضی ها

بعضی ها

گاهی بعضی ها با ما جور در می آیند، اما همراه نمی شوند، گاهی نیز آدم هایی را می یابیم که با ما همراه می شوند اما جور در نمی آیند. بعضی وقت ها آدم هایی را دوست داریم که دوستمان نمی دارند، همان گونه که آدم هایی نیز یافت می شوند که دوستمان دارند، اما دوستشان نداریم.به آنانی که دوست نداریم اتفاقی در خیابان بر می خوریم و همواره بر می خوریم، اما آنانی را که دوست می داریم را همواره گم می کنیم و هرگز اتفاقی در خیابان به آنان بر نمی خوریم!


برخی ما را سر کار می گذارند، برخی بیش از اندازه قطعه گم شده دارند و چنان تهی اند و روحشان چنان گرفتار حفره های خالی است که تمام روح ما نیز کفاف پر کردن یک حفره خالی درون آنان را ندارد. برخی دیگر نیز بیش از اندازه قطعه دارند و هیچ حفره ای، هیچ خلائی ندارند تا ما برایشان پر کنیم. برخی می خواهند ما را ببلعند و برخی دیگر نیز هرگز ما را نمی بینند و نمی یابند و برخی دیگر بیش از اندازه به ما خیره می شوند...


گاه ما برای یافتن گمشده خویش، خود را می آراییم، گاه برای یافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چیز می رویم و همه چیز را به کف می آوریم و اما «او» را از کف می دهیم.


گاهی اویی را که دوست می داری احتیاجی به تو ندارد زیرا تو او را کامل نمی کنی. تو قطعه گمشده او نیستی، تو قدرت تملک او را نداری. گاه نیز چنین کسی تو را رها می کند و گاهی نیز چنین کسی به تو می آموزد که خود نیز کامل باشی، خود نیز بی نیاز از قطعه های گم شده.


او شاید به تو بیاموزد که خود به تنهایی سفر را آغاز کنی، راه بیفتی، حرکت کنی. او به تو می آموزد و تو را ترک می کند، اما پیش از خداحافظی می گوید: "شاید روزی به هم برسیم ..."، می گوید و می رود، و آغاز راه برایت دشوار است.


این آغاز، این زایش، برایت سخت دردناک است. بلوغ دردناک است، وداع با دوران کودکی دردناک است، کامل شدن دردناک است، اما گریزی نیست.   تو آهسته آهسته بلند می شوی، و راه می افتی و می روی، و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود، اما آبدیده می شوی و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی، از مقصد بی انتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی و تنها بروی و بروی و بروی ...


شل سیلور استاین

۲۹ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۰۴ ب.ظ پوریا قلعه
تو را من سجده سجده می پرستم

تو را من سجده سجده می پرستم

تو در جان منی من غم ندارم

تو ایمان منی من کم ندارم


اگر درمان تویی دردم فزون باد

وگر معشوقه ای سهمم جنون باد


تویی تنها تویی تو علت من

تو بخشاینده ای بی منت من


صدایم کن صدای تو ترانه ست 

کلامت آیه هایی عاشقانه ست 


تو را من سجده سجده می پرستم 

که سر برخاک، بر زانو نشستم


از امیرالمؤمنین امام على(علیه السلام) از فلسفه سجده سؤال شد، حضرت فرمود: سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معناى سربرداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى. و معناى سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى آورد.

۲۸ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۱۵ ب.ظ پوریا قلعه
آیا هدایا را اماده کردی؟

آیا هدایا را اماده کردی؟

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟  

حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(آیا هدایا را اماده کردی؟)

پرسید آن هدایا کدامند؟

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

۱- هدیه عزرائیل 

۲- هدیه قبر

۳- هدیه نکیر و منکر 

۴- هدیه میزان

۵- هدیه پل صراط

۶- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)

۷- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)

۸- هدیه پیامبر

۹- هدیه جبرئیل

۱۰- و هدیه خداوند متعال


اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :

۱. رضایت حق داران.

۲. قضای نمازها.

 ۳. اشتیاق به خداوند.

 ۴.آرزوی مرگ.


اما هدیه قبر چهار چیزاست :

۱. ترک سخن چینی. 

۲. استبراء. 

۳. تلاوت قرآن. 

۴. نماز شب.


اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :

۱. راستگویی.

۲. ترک غیبت.

۳. حق گویی. 

۴. تواضع در برابر همه


اما هدیه میزان چهار چیزاست :

۱. فرو خوردن خشم. 

۲. تقوای راستین. 

۳. رفتن به سوی جماعت.

۴. دعوت به سوی آمرزش الهی


اما هدیه صراط چهار چیزاست :

۱. اخلاص عمل.

۲. زیاد به یاد خدا بودن. 

۳. خوش اخلاقی.

۴. تحمل کردن آزار دیگران


اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :

۱. گریه از ترس خداوند.

۲. صدقه مخفی.

۳.ترک گناهان. 

۴.خوش رفتاری با پدر و مادر


اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :

۱. صبر در ناملایمات.

۲. شکر بر نعمت.

۳انفاق مال در راه اطاعت خداوند.

۴.رعایت امانت در مال وقفی



اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :

۱. دوست داشتن او. 

۲. پیروی از سنت او.

۳. دوست داشتن اهل بیت او.

۴. زبان را از بدی ها حفظ کردن


 اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست :

۱. کم حرف زدن. 

2.کم خوردن.

3. کم خوابیدن. 

4. مداومت بر حمد


اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :

۱. امر به نیکی.

۲. نهی از بدی.

۳. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.

۴. و مهربانی کردن با همه


منبع : کتاب المواعظ العددیه. احادیث ده گانه.

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۵۰ ب.ظ پوریا قلعه
درسهای مهم زندگی

درسهای مهم زندگی

درسهای مهم زندگی


۱_چیزی که سرنوشت انسان را می سازد “استعدادهایش” نیست ، “انتخابهایش” است … 


٢_ برای زیبا زندگی نکردن ، کوتاهی عمر را بهانه نکن ؛  عمر کوتاه نیست ، ما کوتاهی می کنیم 


۳_ هنگامی که کسی آگاهانه تورا نمی فهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن .........…


۴_ برآنچه گذشت  آنچه شکست  آنچه نشد  آنچه ریخت  حسرت نخور  زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد .


۵_ تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند  سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است


۶_ موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر می‌داریم به نظرمان میرسند.

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۵۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۳ ب.ظ پوریا قلعه
لبخند بزن

لبخند بزن

لبخند بزن به نسیمی که مدام نوازشت می کند

و به بلبلانی که با حس و شوقی وصف ناپذیر برایت ترانه ای عاشقانه سر می دهند

لبخند بزن به دیروزی که خوش بود

و به امروزی که زیباست

و به فردایی که رویایی خواهد بود ... لبخند بزن به آسمانی که برای لطافت زمین زیر پایش، اشک شوق جاری می سازد

لبخند بزن به شقایق ها، نیلوفر های آبی و نرگس ها

لبخند بزن به خدایی که با نعمتهایش، لبخند را میهمان لبهایت می کند ...

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۴۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۳۸ ب.ظ پوریا قلعه
حال آدم یک جور عجیبی خوب است...

حال آدم یک جور عجیبی خوب است...

بعضی روزها... 

حال آدم یک جور عجیبی خوب است...

خوب که میگویم... 

نه اینکه مشکل نباشدها... نه...

خوب یعنی خدا دستش را میگیرد...

مقابل غم ها... 

میگوید "امروز بنده ام باید خوشحال باشد، سراغش نیایید"

و تو هی ذوق میکنی...

از خوشی های کوچک زندگی ات...

از اتفاقاتی که انتظارش را نداری و میشود...

گفتم انتظار، یادم آمد... 

هر روزی که بی انتظار و شاکر چشم گشودم "حالم خوب بود "

خوب که میگویم... 

نه اینکه به تمام آرزوهایم رسیده باشم ها!!! نه...

خوب یعنی خدا را رأس آرزوهایم قرار دادم... 

و همه چیز را به او سپردم.

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۳۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۸ ب.ظ پوریا قلعه
آرامش مےخوﺍهے

آرامش مےخوﺍهے

آرامش مےخوﺍهے، ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍنہ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍے کسے ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ...

آرامش مےخواهے، ﺑﺎ کسے کہ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ، فقط بہ او گوش کن...

آرامش مےخواهے خودت را با کسے مقایسہ نکن...

آرامش مےخواهے شکرگزار باش...

آرامش مےخواهے کمڪ کن، تو توانایے!

شاید همہ توانایے روحے و جسمے براے یارےکردن ندارند...

آرامش مےخواهے با همہ بےهیچ چشم داشتے مہرﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ...

آرامش مےخواهے ﺑﺮﺍے ﺯﻧﺪگےﺍﺕ ﺑﺮﻧﺎمہﺭﯾﺰے ﮐﻦ، هدف داشتہ باش...

آرامش مےخواهے ﺳﺮﺕ بہ ﮐﺎﺭِ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ.

آرامش مےخواهے بہ کسے وابستہ نباش.

ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ کہ تنہا ﺗﻮ

ﺑﺮﺍے ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍهے ﻣﺎﻧﺪ.

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۲۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۵۷ ق.ظ پوریا قلعه
همه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ

همه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ

همه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ،

ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛

ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!


ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!


ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ، یک ﻓﻀﯿﻠﺖ است.

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۰۸ ق.ظ پوریا قلعه
بزرگ‌ترین حسرت‌ها

بزرگ‌ترین حسرت‌ها

یه پرستار استرالیایی بزرگ‌ترین حسرت‌های آدم‌های در حال مرگ رو جمع کرده و پنج حسرت رو که بین بیشتر آدم‌ها مشترک بوده منتشرکرده:


اولین حسرت: کاش جرات‌اش رو داشتم اون جوری زندگی می‌کردم که می‌خواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن


حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمی‌کردم


حسرت سوم: کاش شجاعت‌اش رو داشتم که احساسات‌ام رو به صدای بلند بگم


حسرت چهارم: کاش رابطه‌هام رو با دوستام حفظ می‌کردم


حسرت پنجم: کاش شادتر می‌بودم


۲۷ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۰۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۴۶ ب.ظ پوریا قلعه
مرد بیسوادی

مرد بیسوادی

مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی 

معنی قرآن را نمی فهمید.

روزی پسرش از او پرسید:

 چه فایده ای دارد قرآن میخوانی،

 بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟

پدر گفت: پسرم!

 سبدی بگیر و از آب دریا

 پرکن و برایم بیاور.

پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.

پدر گفت: امتحان کن پسرم.


پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند

گرفت و به طرف دریا رفت.

سبد را زیر آب زد و به سرعت به

طرف پدرش دوید ولی همه آبها از

سبد ریخت و هیچ آبی در سبد

 باقی نماند. پس به پدرش گفت؛

که هیچ فایده ای ندارد.

پدرش گفت:

دوباره امتحان کن پسرم.

پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق

 نشد که آب را برای پدر بیاورد.

برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد

 تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛

 که غیر ممکن است...!

پدر با لبخند به پسرش گفت:

 سبد قبلا چطور بود؟

پسرک متوجه شد سبد که از

 باقیمانده های زغال، کثیف و 

سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز

شده است.

پدر گفت: 

این حداقل کاری است که قرآن

 برای قلبت انجام میدهد.


دنیا و کارهای آن، قلبت را از

سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛

خواندن قرآن همچون دریا

 سینه ات را پاک میکند،

حتی اگر معنی آنرا ندانی ..

۱۸ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۶ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه