.::التماس دعا::.

۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۴۱ ب.ظ پوریا قلعه
رنج یا موهبت!

رنج یا موهبت!

آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آنرا کنار میگذارم.
همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار...

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۴۱ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۱۶ ب.ظ پوریا قلعه
سوال اول شب قبر برای انسانها چیست؟

سوال اول شب قبر برای انسانها چیست؟

در بیشتر موارد مقصود از واژه «قبر» در واقع مسائل برزخ است؛ مانند : «ان القبر روضه من ریاض الجنة او حفرة من حفرالنار» بحارالانوار، ج 6، ص 159، روایت 19. «قبر یا روضه اى از ریاض بهشت و یا جایگاه پستى از جایگاه هاى آتش است». البته قبر برزخى و قبر خاکى یک ارتباط خاصى با هم دارند که مجال طرح آن نیست؛ ولى باید توجه داشت که عمده مسائل شب اول قبر و پس از آن، مرتبط با عالم برزخ است، نه قبر خاکى. نگا: عروج روح، ج 7، صص 69 و 114. بنابراین هم عذاب قبر و فشار آن و هم شادى ها و فراخى هاى آن، مرتبط با عالم برزخ بوده و با قالب بدن برزخى، صورت مى گیرد و قبر خاکى در این موارد، خصوصیتى ندارد. ازاین رو اگر مرده اى را بسوزانند، یا آن را بخورند، یا به دریا بیندازند و یا آن را مومیایى کرده و در محفظه هاى خاصى نگه دارند؛ باز هم مسائل شب اول قبر، فشار قبر، سؤال، مکافات و ... براى آنان خواهد بود و شب اول قبر آنها، همان شبى است که این بدن ها یا به دریا انداخته شد، یا طعمه حریق گشته و یا خوراک حیوانى قرار گرفته است. شب اول قبر شهیدانى که پس از مدت مدیدى، اجساد مقدس و مطهر آنان یافت مى شود؛ همان شبى است که در بیابان ها مانده اند. حضرت امیر علیه السلام مى فرماید: «فروگذار نمى شود احدى از مردم که در شرق و غرب زمین و دریا و صحرا هستند؛ مگر آن که فرشته هاى سؤال کننده، به ملاقات آنان خواهند رفت». علم الهدى، معاد و عدل، ص 100.
پرسشهای شب اول قبر :
نکیر و منکر نام دو فرشته عذاب است که

ادامه مطلب...
۱۵ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۵:۴۱ ب.ظ پوریا قلعه
رمز های موفقیت

رمز های موفقیت

خالی شو، پُر می‌شوی..


 قانع باش، غنی می‌شوی..


ساده باش، عمیق می‌شوی..


قضاوت نکن، عادل می‌شوی..


بنده خـدا باش، آزاد می‌ شوی..


خــودت باش، بی‌همتا می‌شوی..


 ضعف خود را بپذیر ، قوی می‌شوی.


دوست داشته‌باش، محبوب‌می‌شوی..


تسلیم سرنوشت شو،

                    حاکم تقدیر می‌شوی..


سکوت پیشه‌کن،
                   همه چیز گویا می‌شود..


دخالت را رها کن،
                     هدایت آغاز می‌شود..


سخنت را کوتاه کن،
                   تأثیرش زیاد می‌شود..


برخود حکومت کن ،
                    از خود فراتر می‌روی..


به تاریکی ذهن آگاه شو،
   روشنایی وجودت را فرا می‌گیرد..


ذهنت را در «هیچ کجا» متمرکز کن،
« همه چیز » در ذهنت جا می‌گیرد..

۱۱ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
پوریا قلعه
شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۰۹ ق.ظ پوریا قلعه
از زندگی سیر نباش!

از زندگی سیر نباش!

مرد سیرفروش گفت : قدری از این سیرها ببر که از سیر به سلامتی راهی ست.

و من به یاد آوردم که از سیری به دلیری هم راهی ست؛ زیرا که مولانا فرموده بود: دیده سیر است مرا ، جان دلیر است مرا، زَهره شیر است مرا ...

آدم سیر که باشد دلیر هم می شود، اما نه سیری معده، که سیری جان؛ گرسنگی، ضعف و زبونی می آورد؛ نه فقط گرسنگی تن که گرسنگی «من».
اما « گرسنگیِ من »حتی اگر همه جهان را هم بخورد ،برطرف نمی شود، زیرا که کوزه چشم حریصان به این آسانی ها پر نخواهد شد و سعدی بود که گفت: چشم تنگِ دنیادوست را یا قناعت پر کند یا خاکِ گور ...

«آز»  تنها اسم یک رذیلت نیست در آدمی که قرن ها پیش در ادب فارسی نام دیوی بوده است که هر چه می خورده، سیر نمی شده است!
حرص و آز و سیری ناپذیری، بیماری سخت و صعب العلاجی ست که دارویی جز خرسندی  ندارد و علاجش فهم داشته ها و قدر دانستن دارایی ها و نعمتها و فرصتهای خویش است.

مرد سیرفروش گفت: سیر ببر و سیر بخور و سیر باش،
اما از هر چه سیر شدی از زندگی سیر نباش!

 

عرفان نظرآهاری

۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۰۹ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۳۸ ق.ظ پوریا قلعه
معلم

معلم

هر کسی که قدم به زندگی شما می گذارد ، یک معلم است ...

 حتی اگر شما را عصبی کند باز هم درسی به شما آموخته است زیرا محدودیتهای شما را نشان تان داده است...

پس آگاهانه و با آرامش با اطرافیان رفتار کنید و از تنش و درگیرى و بحث بپرهیزید...

هرگز فکر نکنید که اگر

فلان مرحله زندگی بگذرد،همه‌چیز درست می‌شود...

از همه‌ چالش‌ها لذت ببرید؛

هنر زندگی، دوست داشتن مسیر زندگی است...

خوشبختی در مسیر است، نه در مقصد...!

۰۷ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۳۸ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
پوریا قلعه
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۳۳ ق.ظ پوریا قلعه
سنش را نپرسید

سنش را نپرسید

سنش را نپرسید،
او خودش را در اوج جوانی اش جا گذاشته،
جایی که دخترانگی هایش هنوز نفس می کشید...
جایی که هنوز به رسم ایثار و نجابت، "مادر" نشده بود...
آنجا که هنوز خودش را به خاطر داشت...
شما را جانِ تمامِ پاکی ها
از یک مادر، سنش را نپرسید...
او فداکارترین موجود این جهان خاکیست...

باورکنید.... از روزی که مادر شد
دیگر خودش را زندگی نکرد...
او نمی داند چند بهار از دخترانگی اش گذشته...
او را همان دخترکی بدانید
که دارد.. برای عروسکش؛
مادری می کند!

۰۷ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۳۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۴۲ ب.ظ پوریا قلعه
اعتماد

اعتماد

‏به کسی اعتماد کن که اندوه پنهان شده در لبخندت، عشق پنهان شده در خشمت و معنای حقیقیِ سکوتت را بفهمد...

۰۵ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۴۲ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
پوریا قلعه
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۳۴ ب.ظ پوریا قلعه
صبر

صبر

فـرار نکن تو باید سختی ها را متحمل شوى. ایـن سختی ها صیقل توست
مگر تو نمی خواهی اینه شوی
 شفاف شوی ...!؟

بـاید کسى تورا صیقل دهد
تو را با ابریشم که صیقل نمی دهند
تو را بـاید با جسمى سخت (سنگ و سمباده) صیقل داد
نگران نباش .
نگو من چه کار کـرده بودم که گرفتار این مشکلات شدم ...!؟ 
 دلت باید قـرص باشد 
تو که سابقه رحمت مرا (خداوند) دیده اى  من (خداوند)به تو چشم دادم ، گوش دادم  میبینى که مسیر حـرکت تو را چه خوب تنظیم کرده ام  
حالا اگـر چهار روزى چیزى را منع کردم نگران نباش.
با من قهر نکن... 
در خـانه  ی دیگری نرو... 
این تـراژدى براى پاک شدن توست 
براى پالایش روح تو.
به من اعتمـاد کن...

۰۵ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پوریا قلعه
دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۰۶ ب.ظ پوریا قلعه
رک بودن | گستاخ بودن

رک بودن | گستاخ بودن

«رک بودن»
یعنی من در مورد مسائل مربوط به خودم
با صراحت جواب بدم؛
مثلا
این غذارو دوس ندارم
 مهمونی نمیام
حوصله ندارم
و …
 «گستاخ بودن»
یعنی من در مورد مسائل شخصی دیگران
مانند رنگ مو، چاق و لاغر بودن، سایز بینی، نوع پوشش، اظهار نظر کنم.
در قالب «رک بودن» به دیگران توهین نکنیم.

۰۴ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۰۶ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
پوریا قلعه
يكشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۲۳ ب.ظ پوریا قلعه
عیب ها

عیب ها

دقایقی را که به عیب جویی، 
دیگران می گذرانیم، 
اگر صرف، 
اندیشیدن به عیبهای خود کنیم، 
فایده های زیادی می بریم،
که کوچکترین آن خودشناسی است...

 

امیرالمومنین علی علیه‌السلام:
عاقلترین مردم کسی است که 
به عیبهای خویش بینا، 
و از عیوب دیگران نابینا باشد.

۰۳ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۲۳ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
پوریا قلعه